حرفهای زده نشده در حوزه معارف اسلامی، دین، حکومت (سیاستگذاری عمومی)، جامعه اسلامی، فرهنگ و ارتباطات
موفقیت ها در برگزاری دوره علمی-پژوهشی دعوت
یکی دوسالی است که به همت بچه های رشته معارف اسلامی، فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق علیه السلام به ویژه آقایان مهدی یوسفی و محسن بدره، در تابستان یک دوره علمی - پژوهشی یک هفته ای با عنوان دعوت برگزار می شود. یعنی موفقیت پارسال در برگزاری سبب شد که امسال هم ثبت نام اون با استقبال گسترده ای مواجه بشه. ضمن اینکه امسال از بیرون دانشگاه هم درخواست شرکت در دوره دعوت بود. حتی تعدادی از خانمها هم درخواست دادند. یک خارجی هم از خارج کشور درخواست اطلاعاتی راجع به دوره داشت! جا داره از همکاری صادقانه بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام در برگزاری این دوره علمی تشکر کنم. پارسال بچه ها دوره را به اسم انجمن علمی برگزار کردند و امسال در پی دخالتهای ظاهرا غیرقانونی دانشکده در برگزاری همایش روز جهانی ارتباطات، بچه ها به اسم سمن جدیدی (کانون ارتباط پژوهان جوان) برگزار می کنند تا مستقلا مثل پارسال همه تصمیم گیری ها (و نه فقط اجرا) با خودشان باشد و زحماتی که می کشند با تصمیم ناگهانی دانشکده نابود نشود. امسال دوره همکاران بیرون دانشگاهی هم دارد: بنیاد فرهنگی مولانا (پروفسور سید حمید مولانا) و موسسه مطالعات و توسعه رسانه ها.
(مکان و زمان: دانشگاه امام صادق علیه السلام، دهم تا شانزدهم مرداد 1388.)
آدرس وبلاگ دوره: http://davat2.blogfa.com/
موضوع دوره علمی و پژوهشی دعوت
موضوع دوره دعوت مباحث نظری و بنیادین دانش ارتباطات است. در دومین دوره (امسال) این موضوع با حضور آیت الله مصباح و استاد دینانی (استاد فلسفه) شکل جدی تری به خود می گیرد. (سایر اساتید سخنران: پروفسور سید حمید مولانا، حجت الاسلام سید مهدی میرباقری، دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی، دکتر فواد ایزدی، دکتر سعید زیباکلام، دکتر ابراهیم فیاض، دکتر حسن عباسی، دکتر غلامحسین آذری)
فلسفه رسانه، فلسفه ارتباطات، بحثهای نظری دانش ارتباطات، مبانی ارتباطات اسلامی و موضوعات مشابه مسلما جایی بهتر از دانشگاه امام صادق علیه السلام پیدا نخواهند کرد. جایگاه پیدایش و رشد و توسعه این مباحث دانشگاه امام صادق علیه السلام است. چرایش برای آنانی که نمی دانند بماند برای بعد!
دوره دعوت دلخواه من
اما به نظر من، دوره دعوت نباید خیلی به سمت مباحث نظری و فلسفی دانش ارتباطات برود. (دوره دعوت به معنای دوره علمی - پژوهشی بچه های فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق علیه السلام) دوره دعوت باید کاربردی تر، عملی تر، اجرایی، با نگاه سیاستگذرانه ای تر، برگزار شود. ما عمدتا دانشجوی کارشناسی و نهایتا دانشجوی کارشناسی ارشد هستیم. ما باید به کاربرد دانش در جامعه بیندیشیم. ما باید کاملا ناظر به بیرون باشیم. بحثهایی چون فلسفه ارتباطات به نظر می رسد که مناسب دوره های خاص دکتری باشد تا دوره دور هم جمع شدنی های تابستان (و تعطیلات و فراغتهای) بچه های ارتباطات. به همین دلایل، موضوع دوره دعوت باید جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی به معنای اعم آن باشد که مباحث کاربردی دانش ارتباطات را که همه اش کاربردی است را پوشش دهد. رشته ما فرهنگ و ارتباطات است و ما صرفا مطالعات کتابخانه ای نیستیم که دور خودمان و پشت میز بنشینیم و پژوهش کنیم. ما فرهنگ و ارتباطیم و روش پژوهش میدانی آموخته ایم، رشته ما فرهنگ است و تو جامعه، بین مردم است. تو کتابها دنبال چه می گردیم؟ ما باید به دنبال واقعیتهای فرهنگ تو جامعه باشیم. جامعه مون را ببینیم.
چرا فرهنگی و چرا انقلاب اسلامی؟
چرا جبهه فرهنگی که مشخص است، اقتصاد و سیاست و ... متولی خودش را دارد، (بچه های اقتصاد بسیج دوره نفت و گاز مصباح را برگزار می کنند، دوره های جریان شناسی سیاسی و غیره برگزار می شود، آنچه متولی ندارد، فرهنگ است که به تعبیر آقا باید از آن رفع مظلومیت کنیم. ما که رشته مان فرهنگ و ارتباطات است، باید رفع مظلومیت کنیم. جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی. چرایی انقلاب اسلامی هم مشخص است؛ ما دانشگاه امام صادق علیه السلام هستیم و فلسفه وجودی مان همین انقلاب است که برایش تئوری بسازیم و مشکلات برایش به وجود نیاوریم! و حل مساله کنیم.
البته منظورم از جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی، تنها حامیان و مدافعان انقلاب نیستند، بلکه بی تفاوتها، مخالفان و معاندان نیز باید بررسی شوند.
مثالهایی از موضوع جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی برای دوره دعوت
اگه بخواهم مصداقی اشاره کنم که منظورم چیه باید بگم: مثلا یه دوره می تونه یکی از شهرستانها مثل مشهد برگزار بشه و مثلا مسجد حاج آقا صرافان فلکه برق (که کارهای فرهنگی قشنگی صورت گرفته: دور مسجد پر کتابه، گروههای مباحثاتی، ازدواج دانش آموزی!، گروههای کوهنوردی، حضور بچه های ریزه میزه صف اول نماز و ...و کلی مورد دیگه که می شه مطالعه کرد. چه اتفاقی افتاده یه مسجد اینقدر شلوغه و موفقه؟ بررسی تجربیات عملی نمونه های موفق)، مدرسه حاج آقا نظافت (تدریس کاربردی دروس عربی و قرآن و ...)، حیدر رحیم پور ازغدی (زندگی یک فرد، تجربیات و فعالیتهایش مطمئنا نمونه خوبی برای مطالعه است)، سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری مشهد، گروه نرم افزاری آرمان و جاهای دیگر.
در همین تهران که نمونه ها فراوان است: همشهری جوان (یک نشریه زرد مذهبی موفق!)، شهروند امروز!، حاج آقا قرائتی و مرکز درسهای از قرآن و فعالیتهای تبلیغی ایشون، دفترهای مختلف سوره مهر، معاونت هنری بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، حوزه هنری سازمان تبلیغات، مدرسه عالی شهید مطهری، گردانندگان صفحات نسل سوم روزنامه جام جم (که الان نیست ولی زمان خودش خیلی برای جوانان خواندنی بود.)، رادیو معارف قم!، تشکل دانشجویی x که یک سری از برنامه ها مثلا اردوهای جهادی، کار هنری، و ... انجام می دهد، گروه نرم افزاری y که در کار تولید انیمیشنهای راهنمایی رانندگی است، مجمع وبلاگ نویسان مسلمان و ...
با ذکر این نمونه ها فکر کنم بهتر تونسته باشم بگم منظورم چیه. ما باید ببینیم فرهنگ مملکت ما چه طوری است؟ سازمانها و نهادهای دولتی چه کرده اند؟ نمونه های مردمی چه کرده اند؟ گیر کار آنها کجاست؟ تجربه ها و موفقیتها چه بوده است؟ احیانا ما نیز نکته های درسی مان را کاربردشان را ببینیم، ضعف و قوتشان راببینیم، این نکات را به فعالان عرصه فرهنگ مملکت منتقل کنیم و مطالبه گری کنیم. علمی - پژوهشی ما بچه های فرهنگ و ارتباطات باید این باشد: پژوهش در میدان و مشاهده با بررسی موردی اونا. واقعیت بیرون را ببینیم، جنبه های کاربردی درسها را هم بهتر متوجه می شویم. یه هفته که دور هم جمع می شویم، تعدادی از این نمونه ها رو بررسی کنیم. در یک تعداد جلسه چند ساعته و یا یک بازدید ساده، حجم عظیمی از تجربیات جبهه فرهنگی را به دست می آوریم که در کتابها نیست. البته ما وجود دوره هایی برای مباحث نظری رشته، اعم از فلسفه ارتباطات، اسلام و ارتباطات و ... را نفی نمی کنیم. تنها آنها را یکی از انواع مواردی که می توان مطالعه کرد، می دانیم.
الگوی موفقی از برگزاری دوره مشابهی (البته بدون وجه علمی) توسط فرهنگی بسیج دانشگاه در دوران مدیریت توانمند آقای سعید خورشیدی در مشهد برگزار شده است. آن دوره با کمی وجه علمی تر، الگوی پیشنهادی من برای دوره دعوت است.
تعامل دین و ارتباطات، مجموعه مقالاتی در حوزه دین و ارتباطات است که به اهتمام و با مقدمه عالمانه دکتر حسن بشیر (ریاست دانشکده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق علیه السلام) به طور مشترک توسط پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و انتشارات دانشگاه امام صادق علیه السلام چاپ شده است و برنده کتاب سال تلویزیون شده است.
نه مقاله در سه بخش (شیوه های فرهنگی و ارتباطی اسلامی، ارتباطات اجتماعی و نظام اسلامی و ارتباطات در جوامع اسلامی و مسیحی) گردآوری شده اند.
دو مقاله اول (شیوه های فرهنگی-ارتباطی پیامبر (ص) در عهد مکی نوشته حجت الاسلام دکتر محسن الویری و ارتباطات میان فرهنگی در دهه های نخستین اسلامی نوشته دکتر حجت الاسلام محسن الویری) نگاهی بیشتر تاریخی دارند که همین انتظار هم از مولف می رفت.
مقاله سوم (سیر اندیشه تبلیغ از امام خمینی رحمت الله علیه تا آیت الله خامنه ای) نوشته دکتر محمد هادی همایون بود.
دکتر آشنا در مقاله نقش اجتماعی رسانه ها در نظام اسلامی معاصر، به نظریه هنجاری رسانه ها پرداخته و به خوبی به بحث امر به معروف و نهی از منکر توجه کرده است.
حجت الاسلام دکتر محمد سعید مهدوی کنی هم با مقاله ای با عنوان جستاری در فقه ارتباطات، مفهوم شناسی غناء در فقه شیعه به بررسی فقهی غناء و موسیقی پرداخته است. آقای دکتر ضرغامی رئیس رسانه ملی هم در جمع دانشجویان دانشگاه امام صادق علیه السلام از پایان نامه کارشناسی ارشد ایشان که در زمینه بررسی فقهی غناء بود، تشکر کرد و آن را بهترین اثر موجود در این زمینه معرفی کرده بود.
دکتر محسن اسماعیلی که زمانی به امید او گرایش حقوق رسانه در دانشگاه امام صادق علیه السلام تشکیل شده بود، مقاله ای با عنوان تعامل دین و رسانه از دیدگاه حقوق دارد. نگاه متقابل دین و رسانه به یکدیگر و ارتباط دین با حقوق و اخلاق در مباحث رسانه از جمله سوالاتی است که این مقاله سعی در پاسخگویی به آن دارد.
دکتر ناصر باهنر فرزند شهید باهنر، رئیس سابق دانشکده فرهنگ و ارتباطات دو مقاله در این اثر دارد: ارتباطات در جامعه اسلامی متکثر فرهنگی و برنامه های دینی و دریافت مخاطبان.
تبلیغات تجاری و اوانجلسیم به مثابه کالا آخرین مقاله این کتاب است که به قلم دکتر حسن بشیر و سید محمد فکورپور نوشته شده است.
جا داره یه بار دیگه از همه اساتید محترمی که در سالهای گذشته، این مقالات را نوشتند، تشکر کنم. واقعا یکی از کارهای خوب، تو این دوره زمونه، همینه که ببینیم، چه اتفاقاتی افتاده. به ویژه ما تو عرصه علم و رشته خودمون.
شنبه دوباره انجمن علمی دانشجویان رشته معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات با همکاری معاونت پژوهشی دانشکده، جناب دکتر بشیر، برنامه داشت. این بار تعداد زیادی استاد از دانشگاه های دیگه هم اومده بودن. موضوع محوری جلسه ارتباط غیرکلامی بود. برنامه اول رونمایی از کتاب رفتار غیرکلامی در روابط میان فردی بودکه با توضیح دکتر غلامرضا آذری (که کتاب تحت نظر ایشون ترجمه شد.) به جای رونمایی مواجه شدیم. جالب بود که اکثر شرکت کنندگان (یعنی اساتید محترم) ظاهرا کتاب رو نخوانده بودن!
برنامه دوم، صحبتهای دکتر آشنا بود. دکتر آشنا مثل همیشه خوب ظاهر شد. اگه بقیه از ارتباط غیرکلامی حرف زدند، دکتر آشنا اونو به کار گرفت. نقدی جدی بر علم ارتباطات از شکل گیری تا به امروز داشتند و راه برون رفت رو هم توجه به همین مبانی مثل ارتباط غیرکلامی بیان کردند. (البته توجه دارید که اینها صرفا برداشت منه.) فیلمی هم تدارک دیده شده بود که ابتدا با نقص فنی صدا مواجه شدیم و کمی بعد حل شد. البته تعدادی از اساتید رفتند و فیلم آموزشی خوبی را از دست دادند. گرچه قرار شده به همه دانشکده های ارتباطات فرستاده بشه. دکتر آشنا این فیلم رو انتخاب و ارائه کردند و توضیحات مفیدی دادند. گرچه لطمه نقص فنی واقعا محسوس شد.
شنبه شاهد یک اتفاق جدید و مبارکی هم بودیم. دکتر محمد جواد صادقی مجد که دو ترم استاد مکالمه عربی ما بودند، بحث بیان قرآن از ارتباط غیرکلامی را مطرح کردند. گرچه دانشجو یا استاد ارتباطات نبودند، واقعا گل کاشتند. آیه های متنوع و خوبی را یافته بودند که دلالت غیر قابل انکاری بر نحوه بیان قرآن از ارتباط غیر کلامی داشت. پایان نامه دکترای استاد صادقی مجد (رشته تحصیلی: الهیات) در زمینه ارتباط غیرکلامی در قرآن است.
خوب یادمه که اون ترم های مکالمه، شیوه های متعددی را برای یادگیری مکالمه عربی و به خاطر آوری کلمات، اصطلاحات و حوارها به کار می گرفتند و تلاش موثری در برانگیختن بچه ها داشت. البته نقطه منفی سخت گیری موقتی در حضور و غیاب، خاطره بدی رو تو ذهن بچه ها ثبت کرد. ولی در کل موضع بهتر و متعادل تری در بخش عربی دانشگاه امام صادق علیه السلام داشتند.
قرار بود به مناسبت روز جهانی ارتباطات، انجمن دانشجویی علمی معارف اسلامی، فرهنگ و ارتباطات یه مجموعه ای برنامه هایی اجرا کند. یکی اش برنامه یه روزه (شنبه) چند سخنرانی با عنوان کلی (ارتباطات و اسلام؛ در راستای کاری که وظیفه دانشکده ماست)؛ دومی سخنرانی صبح یک شنبه آقای دکتر معتمدنژاد با عنوان روز جهانی ارتباطات (به هر حال لقب پدری علم ارتباطات ایران، چه شایسته آن باشند، چه نباشند) ؛ سومی هم دو پنل ویژه مرجعیت علمی دانشکده فرهنگ و ارتباطات و راهکار تحقق آن: یکی ویژهم اندیشی اساتید (که به پیشنهاد استاد ارجمند سعید مهدوی کنی به برنامه ها اضافه شد) و پنل دوم: پنل دانشجویی مرجعیت علمی که به بیان پیشنهادات و تقابل نظرات دانشجویی دانشجویان می گذشت و در پی پیشنهاد جناب دکتر مهدوی کنی به برنامه ها اضافه شد. البته برنامه های انجمن دانشجویی فرهنگ و ارتباطات چون زیر مجموعه معاونت پژوهشی رفته که حمایت مالی و اجرایی پیدا کنه، تو تبلیغاتش می خوره با همکاری معاونت پژوهشی دانشکده فرهنگ و ارتباطات.
آنچه اتفاق افتاد، عدم اتفاق برنامه های فوق بود! عدم اتفاق هم نوعی اتفاق است. تنها، برنامه روز جهانی ارتباطات، به صورت یک برنامه نیم ساعته بزرگداشت روز جهانی ارتباطات بدون حضور سخنران اصلی، بدون حضور رئیس دانشکده فرهنگ و ارتباطات، با حضور 3 استاد (دکتر آشنا، باهنر و محسنیان) و 3 دانشجو برگزار شد. البته باید به آن 20 دانشجوی کلاس تعطیل شده آقای دکتر مهدی محسنیان راد که به برنامه اضافه شدند را هم حساب کنیم.
حال به بیان شنیده ها بپردازیم. البته خرده نگیرید که چرا شنیده ها را نقل می کنی! گرچه گفته اند: حسبک من الکذب ان تحدث بکل ما سمعت. به هر حال به نظر می رسد این حدیث مشکل سندی داشته باشد، (و البته ما هنوز سند حدیث را ندیدیم) یا با توجه به قرینه ها و نهایتا تشکیل خانواده حدیثی، نهایتا کاربرد اخلاقی داشته باشد، کما این که ظاهرا حکمی فقهی بر مبنای آن صادر نشده و ما هم فقط در برگه های اخلاق دکتر خندان این حدیث را دیدیم.
دانشکده فرهنگ و ارتباطات ابتدا با برنامه موافق بوده و بعد از اضافه شدن پیشنهاد دکتر مهدوی کنی مبنی بر اضافه شدن پنل، دانشکده مخالفت کرده. البته ظاهرا این تغییر جزیی بهانه ای بیش نبوده است.
دانشکده فرهنگ و ارتباطات ظاهرا گفته نه تنها همکاری نمی کنیم، سنگ هم جلوی پایتان می اندازیم!
دانشکده فرهنگ و ارتباطات: هزینه ها را نمی دهیم!
دانشکده فرهنگ و ارتباطات: سالن هماهنگ شده تان رو لغو می کنیم!
دانشکده فرهنگ و ارتباطات: سخنرانانتان را دم در راه نمی دهیم!
دانشکده فرهنگ و ارتباطات: چرا در اطلاعیه جلسه اسم آقای مولانا بالاتر از اسم آقای معتمدنژاد است؟
دانشکده فرهنگ و ارتباطات: مرجعیت علمی....
یکی از دوستان می گفت تنها علت موفقیت دوره علمی پژوهشی دانشجویی هفته دعوت (با حضور اساتید گرانقدری چون مولانا، فیاض، محسنیان راد، مهدوی کنی و ...) عدم حضور دانشکده فرهنگ و ارتباطات بوده. کتاب هفته دعوت (تابستان گذشته) تقریبا آماده است. دعوت دوره ای بود که به کمک بچه های بسیج وهمکاری نسبی معاونت پژوهشی دانشگاه امام صادق علیه السلام برگزار شد. این دو روز هم قرار بود اتفاق مشابهی بیفتد ولی نیفتاد. (تا حالا که حرف رادیکالی نزده ایم؟) بالاخره یکی باید حرف رو زمین مانده مقام معظم رهبری، تنها انتظار ایشان از دانشگاه ما را جدی بگیرد یا نه؟! البته بعضی دانشکده ها کارهایی کرده اند.
لازم نیست که بگوییم اگر دانشکده فرهنگ و ارتباطات به ما (دانشجویان) سالن ندهد، نهادهای متعددی هستند که سالن می دهند؟ اگر دانشگاه امام صادق علیه السلام هم ندهد، بیرون دانشگاه پر است از نهادهای علمی پژوهشی که منتظر این حرفها هستند. اصلا آنها هم نباشند، این حرفها نیاز به منابع مالی و سالن ندارد! تو همین مسجد قدس دور هم جمع می شویم. مطمئنا پروفسور مولانا، دکتر سوزنچی، دکتر فیاض و ... خواهند آمد. بچه ها تو گرمای تابستون اومدند، باز هم می آن. انشالله.
واقعا می خواستید به انتظامات بسپارید پروفسور مولانا، مشاور رئیس جمهور، یک چهره شناخته شده بین المللی را برای حضور در یک نشست علمی که سخنران آن هستند، اجازه ورود ندهند؟ واقعا فکر می کنید اسم آقای معتمدنژاد بالاتر از اسم آقای مولانا باید نوشته شود؟ اصلا آقای معتمدنژاد برای اسلام، انقلاب و مرجعیت علمی چه کرده اند؟ واقعا دانشکده فرهنگ و ارتباطات مرجعیت علمی را شوخی گرفته؟
عمدا ما از عبارت کامل دانشکده معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات در این نوشته استفاده نکردیم و همه جا (نه به اختصار) نوشتیم دانشکده فرهنگ و ارتباطات. یکیش وقتی معارف اسلامی به حقوق یا اقتصاد اضافه می شه، معنی داره. ولی اضافه شدن معارف اسلامی به ما چیزی اضافه نمی کنه. ما به خاطر ذات میان رشته ای رشته مون باید معارف اسلامی بخونیم. دلیل مهم تر: دروس اسلامی رشته مون و در واقع اکثریت واحدها رو دانشکده فرهنگ و ارتباطات ارائه نمی ده. از حدود 180 واحد لیسانس، فقط 60 واحد را دانشکده فرهنگ و ارتباطات ارائه می ده. وقتی یک واحد معارف اسلامی ارائه نمی ده، در مورد محتوای و عناوین واحدهای معارف اسلامی هم قدرتی نداره، پس ما معارف اسلامی مون را از دانشکده فرهنگ و ارتباطات نمی گیریم. لازم نیست بگم که نهایتا تولید علوم انسانی اسلامی هم به همین سادگی محقق نمی شه!
*وبنوشت حمید درویشی شاهکلائی،
*متولد شیرگاه (سوادکوه شمالی) مازندران،
*دانشآموخته دوره سوم کارشناسی ارشد پیوسته رشته «معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات» دانشگاه امام صادق علیه السلام.
*دانشجوی پنجمین دوره دکتری فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق علیهالسلام.
*اولین «رتبه یک» کنکور سراسری دکتری علوم ارتباطات (1390).
*مؤسس قرارگاه نشریات حیات و سردبیر سابق ماهنامه فرهنگی سیاسی حیات، نشریه بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام، سال بیست و یکم و بیست و دوم.
*معاون سابق آموزش و معاون سابق ارتباطات مرکز آموزشهای مجازی بسیج مستضعفین
*پژوهشگر برتر مرکز مطالعات راهبردی تربیت اسلامی (1394)
*با افتخارتر از همه: برادرزاده سردار سپاه اسلام، پاسدار شهید برزو درویشی.
* وبلاگ پاورقی فرهنگ و ارتباطات به متنها و حاشیههای فرهنگ و ارتباطات با اولویت انقلاب اسلامی و علاقه نویسنده میپردازد.