حرفهای زده نشده در حوزه معارف اسلامی، دین، حکومت (سیاستگذاری عمومی)، جامعه اسلامی، فرهنگ و ارتباطات
ما (دانشگاه امام صادق علیه السلام)، تهران (دانشکده علوم اجتماعی)، علامه طباطبایی و قم (موسسه باقر العلوم که استاد میم از آن با عنوان دکان قم یاد می کند!) تنها دانشگاههایی هستیم که در ایران دوره های دکتری برای رشته ارتباطات برگزار می کنیم. باز هم مثل همیشه دانشگاه آزاد یادم رفت!
تاریخچه اجمالی برگزاری دوره های دکتری ارتباطات در ایران
علم جوان ارتباطات بعد از انقلاب در ایران به تصمیم شورای انقلاب فرهنگی به رکود گرائید تا این که جوانان علاقمند به تبلیغ دانشگاه امام صادق علیه السلام مجوز برگزاری اولین دوره دکتری را گرفتند و کمی بعد دانشگاه علامه هم اضافه شد و کار به جایی رسید که حتی در قم هم امسال برای دومین دوره، دکتری ارتباطات گرفتند. اگر از تحولات اسم دکتری در دانشگاههای مختلف بگذریم شاید بد نباشد که به تفاوت اسم ها توجه کنیم:
اسامی متفاوت دوره های دکتری ارتباطات
فرهنگ و ارتباطات (دانشگاه امام صادق علیه السلام و قم)
علوم ارتباطات اجتماعی (دانشگاه علامه طباطبایی و تهران و آزاد) (البته در برخی منابع اسم رشته دکتری دانشگاه علامه «علوم ارتباطات» ذکر شده.)
این تفاوت در عنوان در محتوا و نگرشها و گرایشها هم تاثیرگذار بوده است.
پذیرش دانشجو در اولین دوره کنکور سراسری دکتری (نیمه متمرکز)
دانشگاه ما که تا 91 نمی گیره. تهران هم همین طور. آزاد هم که ما نمی ریم! قم هم که ما رو راه نمی دن. برای طلبه های پایه 10 است و نهایتا اگر جا موند یک نفر غیر طلبه نیمه دوم می گیرند. می مونه علامه که امسال 5 نفر می گیره. علامه هم کسی از بچه های 82 و 83 را قبول نکرده احتمالا ما هشتاد و چهاری ها رو هم قبول نکنه. هم مذهبی هستیم و هم مال یک دانشگاه دیگه. تازه مذهبی انقلابی دو آتیشه! (البته ما معتدلیم!)
با قانون جدید امتحان دکتری هم که فقط این رشته ها رو می تونیم امتحان بدیم! خب، من که واحدهای فوق لیسانسم تموم شده به چه انگیزه ای باید درس بخونم؟!
راستی ثبت نام دکتری هم تا این پنج شنبه تمدید شد!
پنجره این هفته رو شش صبح برگشتنی از نونوایی خیابون علامه، از کیوسک مطبوعاتی چهارراه مسجد قدس خریدم. عکس روی جلد این شماره، حسین کچویان بود.
استاد حسین کچویان، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و از اکابر جامعه شناسی ایران (در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران) هستند که هر از چندگاهی تحلیل ها و مناظره هایی از ایشان می شنویم. گرچه خودم تنها یک بار پای درس ایشان نشسته ام (در دانشگاه ما تدریس ندارند متاسفانه) اما برخی دوستان امام صادقی ام (دانشجویان رشته معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات) هر هفته در کلاسهای درس او مثل نظریه های جامعه شناسی و ... حاضر می شوند. سیری در آراء و آثار این استاد عزیز و متعهد، پرونده اصلی این شماره نشریه خبری تحلیلی پنجره است. مهرنامه هم در شماره اخیر خود به بحث «مرگ جامعه شناسی» پرداخته بود که از بحثهای جنجال برانگیز مطرح شده توسط استاد کچویان است.
معرفی کتابهای مطالعه شده در سال جاری: سومین کتاب
کتاب ایران آینده به سوی الگویی مردم شناختی برای ابرقدرتی ایران از جهاتی چند برای ما قابل توجه است.
1-
دکتر
ابراهیم فیاض، دکترای فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق علیه السلام آن را
نگاشته است. باشگاه شش نفره ای که یکی از جالب ترین و جنجالی ترین دوره های آموزش
عالی ایران بوده است.
2-
این
اولین کتاب ایشان است. اهمیت این موضوع وقتی بیشتر مشخص می شود که ایشان به داشتن
افکار پراکنده متهم می شود. آنچه نیز تا کنون از ایشان دیده شده بود مقالات
پراکنده و سخنرانی های متنوع بود.
3-
استاد
برجسته مردم شناسی دانشگاه تهران، با سابقه تحصیلات عالی حوزوی، به مانند
یادداشتها و سخنرانی های میان رشته ای اش، کتابی میان رشته ای منتشر کرده با
محوریت مردم شناسی.
4-
شباهتهای
کتاب با مقالات اینجا تمام نمی شود. این کتاب از 17 بخش (15 فصل، یک مقدمه و یک
نتیجه گیری یک بندی) تشکیل شده که طولانی ترین بخش هشت نه صفحه دارد. مختصر نویسی
در عین جامعیت و حفظ روند استدلال از ویژگی های نثر دکتر فیاض است.
5-
دکتر
فیاض با نقد جامعه شناسی و استقبال از مردم شناسی در مقدمه کتاب و تبیین مفاهیم
آینده نگری و ابرقدرتی به ارائه الگوهای ابرقدرتی ایران می پردازد.
6-
این
کتاب بسیار بیشتر از ظاهرش فرضیه های متنوع در زمینه های مختلف را شامل می شود.
فرضیه هایی که پذیرش آنها آسان نیست.
7-
البته
دکتر فیاض در برخی موارد، منابع دیگری را برای پذیرش ادعاهای خویش مثال آورده است.
به همین دلیل است که این کتاب هیچ فهرست منابع و مآخذی ندارد و تنها چند مورد
منابع پاورقی برای مطالعه بیشتر معرفی شده اند.
کتابشناسی:
کتاب
ایران آینده به سوی الگویی مردم شناختی برای ابرقدرتی ایران، دکتر محمد ابراهیم
فیاض، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و هنر و ارتباطات، 1387
اشاره:
مشکل ما سه راه حل دارد: خواندن، خواندن و خواندن. البته راه حل چهارمی هم وجود دارد که آن هم خواندن است. مطالعه را به برنامه روزمره زندگی خود وارد کنید. -نقل به مضمون از دکتر حسن رحیم پور ازغدی
معرفی کتابهای مطالعه شده در سال جاری: پنجاه و پنجمین کتاب
عنوان کتاب:
کتاب جامعه، دولت، شهرنشینی: تفکر جامعه شناختی ابن خلدون
این کتاب نوشته فواد بعلی و ترجمه استاد عزیزمان، دکتر غلامرضا جمشیدیهاست که دو ترم قبل درس "مطالعات اجتماعی در فرهنگ اسلامی" را با ایشان گذراندم. این کتاب یکی از منابع امتحانی این درس بود که به بررسی اندیشه جامعه شناختی ابن خلدون، این جامعه شناس مسلمان می پرداخت. خاطرات خوشی از آن کلاس با دانشجویان کد 83 فرهنگ و ارتباطات برایم باقی مانده است. کاری که استاد برای مجاهدان غزه انجام داد، یادداشتی از من که مورد تقدیر استاد و بچه ها قرار گرفت، نمره 7 از 6 در امتحان میان ترم، حضور موفق و پررنگ ما هشتاد و چهاری ها -من، وحید صابری و مرتضی انصاری زاده-در کلاس هشتادوسه ای هاو ...
ابن خلدون در مقدمه کتاب تاریخ خود -العبر-، علم جدیدی که امروزه جامعه شناسی نامیده می شود -علم عمران- را بنیان نهاد. البته این یکی از دیدگاههای موجود است. نکته دیگری که درباره ابن خلدون نباید فراموش کرد اینست که گرچه او مسلمان بود، لزوما نظریاتش اسلامی نیست! بین جامعه شناس مسلمان و اسلامی تفاوت هست. مثلا دکتر شریعتی یک جامعه شناس مسلمان بود ولی جامعه شناسی اسلامی درس نمی داد -نداریم که درس بدهد.- آنچه که به عنوان جامعه شناسی اسلامی عرضه می شود هم تنها نقدهای معرفت شناسانه و روش شناسانه به جامعه شناسی غربی است که مشابه آن از سوی خود غربی ها هم انجام می شود.
اگر کسی اهل کار علمی است، این یکی از نقطه های آغاز است: به سوی جامعه شناسی اسلامی.
از خود کتاب:
این کتاب یک مشکل بزرگ داشت و این که تلاش می کرد که بگوید که ابن خلدون خیلی شبیه پیشگامان جامعه شناسی است! در حالی که باید برعکس می بود!
نکات جالبی هم استاد جمشیدیها -استاد ما و رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران- در مقدمه شان بر این کتاب نوشتند که حتما باید مورد توجه خوانندگان کتاب قرار گیرد.
کتابشناسی:
فواد بعلی، جامعه دولت شهرنشینی تفکر جامعه شناختی ابن خلدون، ترجمه غلامرضا جمشیدیها، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1382.
امسال
هم این امت حزب الله همیشه در صحنه، مردم شریف ایران، بودند که با حضور حماسی و
دشمن شکن خود، مشت محکمی بر دهان همه منافقان (داخلی، خارجی، روحانی، سیاسی، احمق،
نخبه و ...) کوبیدند.
سبزها
که امروز فقط برای اختلاف و درگیری و تفرقه آمده بودند (البته باید یک پیرزن بد
حجاب سبز را استثنا کنم که او هم مثل ما شعار وحدت سر داده بود) فقط به مدد
نمادهای سبزشان دیده می شدند. نه فقط در زیر سقف، بلکه خیابانهای اطراف مسجد
دانشگاه تهران، مملو از حضور نمازگران جمعه بود که با اعلام تبعیت از مقام رهبری،
شعارهایی در راستای وحدت و حمایت از مردم فلسطین سر می دادند. بعضی سبزها، شعار
مرگ بر روسیه سر می دادند! شعار "نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران" هم
شنیده شد که با پاسخ "هم غزه، هم لبنان، جانم فدای ایران" مواجه شد.
بعضی سبزها دائما با گوشی های موبایل مشغول گزارش از قضایا بودند. یکی شان می گفت:
کلی اتوبوس آوردند! تازه صدای آمپلی فایر نمی ذاره صدای مردم (سبزها) در بیاید! می
خواستم بهش بگم که مگه تا حالا راهپیمایی نیومدی؟ هر سال بلندگو می آرن! هر هفته
هم اتوبوسها نمازگزاران را به دانشگاه تهران می رساند و بعد نماز برمی گرداند!
سبزها در شمال پارک لاله نظاره گر بودند و گاهی
هم برای تحریک ما شعار می دادند. (البته کارهایی دیگری مثل جویدن آدامس، کشیدن
سیگار، خوردن آب و ... هم می کردند که انشالله روزه آنان باطل نمی شود!) نیروی
انتظامی هم مثل ما روزه خواری ها، هتک حرمتها، بادکنک بازیها و ...آنان را نظاره
می کرد. اصلا همین بی توجهی ما که در مقابل آنان، تنها به صف نماز ایستادیم، خودش
کلی سبزها را عصبانی می کرد.
من در هنگام سخنرانی احمدی نژاد رسیدم که جلوتر از پارک لاله نشد که بریم. در پشت سر ما سبزها بودند. سبزها که هنوز «توهم بی شمار بودن» را دارند، در اواسط سخنرانی احمدی نژاد لحظه به لحظه عقب تر (به سمت شمال) می رفتند و در هنگام شروع خطبه ها دیگر تا چشم کار می کردند، جمعیت نمازگزار دیده می شد که احیانا پلاکاردهایی مبنی بر تحریم کالاهای اسرائیلی، تبعیت از رهبری، پرچم ایران و پرچم فلسطین و ... داشتند. البته نکته شگفت انگیز ماجرا، بارش مصلحتی باران است که البته نتوانست صفهای نماز را بر هم بزند ولی باعث شد که سبزها بروند. باران پنج دقیقه بند آمد و ما در همان خیابان که بعد خطبه ها خشک شده بود نماز خواندیم.
پرچم
بزرگ فلسطین، زیبایی خاصی به مسیر راهپیمایی داد. البته بعضی سبزها می گفتند که
برین پرچم ایران را بردارید! یادمه ایام انتخابات بعضی از همین سبزها (بعد کمی
بحث) به خود من می گفتند: شما اصلا عربید! پرچم ایران بابا حرمت داره!
اواخر
صحبتهای احمدی نژاد، ناگهانی ماشینی از وسط صفهای نماز به طرف ما می آمد!
نمازگزاران صفهای به هم ریخته بلند می شدند و با دست خالی به ماشین حفاظت از این شخصیت مشهورحمله می کردند.
درست است، مهدی کروبی در آن ماشین نشسته بود و شیشه های عقب خرد شده بود! لحظاتی
بعد یک روحانی را دیدم که با وضعی پریشان در حالی عمامه به دست دارد، با شعار مرگ
بر منافق استقبال می شود و کم و بیش هم مورد ضرب ملت انقلابی قرار می گیرد. باز هم
درست گفتید! شیخ هادی غفاری معروف به شیخ ملعون بود که در حال خروج از صفهای نماز
جمعه بود.
جالب اینکه روی اتوبوسهای نماز جمعه، شعارهایی مثل مرگ بر چاوز، مرگ بر روسیه دیده می شد که معلوم بود که با عجله نوشته شده.
برکت حضور سبزها: امسال همه مردم، زن و مرد، پیر و جوان، با انگیزه شعار می دادند. سبزها متشکریم که به ما انگیزه دادید!
ای
کاش، روز قدس، روز وحدت می شد. ای کاش سبزها (مثل این حامی موسوی) مسائل را
با هم اشتباه نگیرند و در راهپیمایی روز قدس، شعار "آمریکا، اسرائیل، حمایتت
می کنیم" سر نمی دادند.
درس تاریخ اجتماعی ایران در کد رشته ما
کتاب مبانی تاریخ اجتماعی ایران، نوشته استاد دکتر رضا شعبانی، استاد تاریخ دانشگاه شهید بهشتی، یکی از منابع درس تاریخ اجتماعی ایران ما بود. استاد دکتر مسعود کوثری، (عضو هیات علمی دانشگاه تهران) خوندنش رو حداقل برای امتحان میان ترم و پایان ترم پیشنهاد داد! (گرچه سر امتحان دیدیم از یه جای دیگه سوال طرح شده بود!) البته کتابهای دیگه ای رو هم پیشنهاد دادند: تاریخ اجتماعی آقای راوندی که موضوعی تالیف شده و در مجلدات بسیار چاپ شده! تاریخ اجتماعی آقای نوذری که از آغاز تا مشروطه را شامل می شه. مقاومت شکننده (تاریخ تحولات اجتماعی ایران از صفویه تا سالهای پس از انقلاب اسلامی؛ تهران، خدمات فرهنگی رسا، نوشته جان فوران، ترجمه احمد تدین) هم کتاب خوبی بود.
درسهای میان رشته ای
برخی درسها ماهیتا میان رشته ای اند. مثل همین تاریخ اجتماعی که میان رشته ای تاریخ و جامعه شناسی است. یا درس روان شناسی اجتماعی که میان رشته ای روان شناسی و جامعه شناسی است. یا جامعه شناسی تفسیری که میان رشته ای مردم شناسی و جامعه شناسی است. (البته ما درس جامعه شناسی تفسیری نداشتیم.)
مروری بر مباحث کتاب مبانی تاریخ اجتماعی ایران آقای شعبانی
کتاب مبانی تاریخ اجتماعی ایران آقای شعبانی با بررسی خصوصیات عمومی جوامع ایرانی پیش از تاریخ و آمدن آریایی ها به فلات ایران، وارد تاریخ می شود و از تشکیل دولت و پیدایش ملت ایران می گوید. آنگاه به شکل پذیری تاریخی اجتماعات ایرانی بر مبنای روابط مبتنی بر ارزشهای مشروع اجتماعی، مناسبات ناشی از تطابق اجتماعی (روستا، شهر، حیات عشایری و موقعیت جغرافیایی)، روابط مبتنی بر ادغام پذیری اجتماعی (خانواده و طبقات اجتماعی)، روابط مبتنی بر جهت گیری اجتماعی(سازمان سیاسی، مشروعیت سیاسی- اجتماعی حکام، نوع حکومت، جایگاه حکومت در جامعه، روابط شاه با جامعه) می پردازد. آنگاه با اشاره به مقاومتهای ملی به مبارزه های فرهنگی و تلاشهای اجتماعی سازمان یافته ایرانیان در طول تاریخ می پردازد و از نقش عیاران می گوید و از خانقاهها می نویسد. بحث خود را نیز با خصوصیات فرهنگ و تمدن ایرانی تمام می کند.
ضمایم متعددی که شامل فهرستهای اعلام: اشخاص و خاندانها و اقوام و اماکن بود از ویژگی های خوب این کتاب بود. گرچه منابع متعددی استفاده شده بود ولی به نظر می رسد برخی مطالب کتاب تنها نظر شخصی نویسنده است که نه ارجاعی داشت و نه دلیل محکمی برای آن. در کل، به نظر می رسد بعدا برای ارجاعات مقاله ای و پایان نامه ای مفید باشد!
اطلاعات کتابشناسی:
مبانی تاریخ اجتماعی ایران، دکتر رضا شعبانی، تهران، نشر قومس،1379
استاد بحث انتخابات پیش رو کشید، بحث دروغگویی احمدی نژاد و ادبیات بد ایشون! مثال بزغاله رو آوورد. احمدی نژاد به روشنفکرها و متخصصان گفته بزغاله. حالا این بزغاله ها (بیانیه حمایت 20، هفتاد و پنج و در نهایت 82 تن از جامعه شناسان دانشگاه تهران از میرحسین موسوی) دارن انتقام می گیرن!
خیلی خوشحال شدیم که اوج استدلال محالفان دکتر این قدر سخیف است! حالا که با اعلام رسمی آخرین آرای دکتر محمود احمدی نژاد در انتخابات، ملت همیشه قهرمان ایران، دندان بزغاله ها را شکستند، چند نکته رو تذکر بدیم که در تاریخ بماند!
متن مرتبط: همه سایتها مثل: آخرین نتایج انتخابات، احمدی نژاد 24 میلیون، رکورد خاتمی شکست
1- اینها که امضاء کردند همه اساتید جامعه شناسی نیستند. شخصیتهای بزرگی چون پروفسور مولانا از آقای احمدی نژاد حمایت کرده بودند. دکتر فیاض و دکتر باهنر و دیگر اساتید جوان تر که جای خود. برای ما جای سوال که این همه استاد جامعه شناسی در دانشگاه تهران چه کار می کنند؟ استاد خودش گفت: ما که ارتباطات درس می دهیم هم این جور وقتها جامعه شناس می شویم! ظاهرا مجموعه ای از اسایتد حوزه های مختلف علوم اجتماعی، ارتباطات و آمار و ... اینها شدند 82 جامعه شناس حامی موسوی! بهتر بود می گفتند بیانیه سیاسی حمایت تعدادی از جامعه شناس نمایان از مهندس میرحسین موسوی
متن مرتبط: حمایت گسترده اساتید دانشگاهها از احمدی نژاد
2- نقدهای فراوانی بر اینها نوشته شد. اینها که جنایات غزه را محکوم نمی کردند، به این بهانه که کار سیاسی نمی کنند، چطور در فرآیند سیاسی انتخابات، این طور وقیحانه بیانیه سیاسی می دهند؟
متن مرتبط:برخورد دو گانه جامعه شناسان با غزه و میرحسین موسوی
متن مرتبط2: نقد بیانیه جامعه شناسان در حمایت از میرحسین موسوی
متن مرتبط3: دکتر فیاض: این ها آبروی علم و جامعه شناسی را آوردند پایین. جامعه شناسی نباید پیرو سیاست باشد.
3- این چه جور جامعه شناسی است که آقایان دارند؟ این جامعه شناسان از تحلیل ساده ترین انتخابات ایران عاجز بودند! بهتر است تجدید نظری در مبانی و نظریه های جامعه شناسی شان بکنند! اگر قرار است علوم انسانی مشکلات کشور را کند، باید از حداقلهایی برخوردار باشد که این تحلیلهای سطحی اساتید عزیز دانشگاه تهران ما را ناامید کرد. صادقانه بگویم: ما شما را دوست داریم. جامعه شناسی را دوست داریم. گرچه رشته من فرهنگ و ارتباطات است ولی پیوند نردیکی با جامعه شناسی دارد. فرقی نمی کند. بروید از آقایان فیاض، باهنر، مولانا و دیگر جامعه شناسان چیز یاد بگیرید. بروید مبانی اسلام را یاد بگیرید و بعد مسلمانها را تحلیل کنید. بروید و به جای حمله به دولت خدمتگزار، سعی کنید توانایی های خود را به دولت خدمتگزار نشان دهید. جامعه شناسی آبروی ماست. آبروی ما را نبرید!
4- در مورد خود بزغاله: البته این اساتید تنها در مثال استاد ما بزغاله شدند و ما اصلا چنین تعمیمی نمی دهیم. ولی اصل مساله بزغاله این است که احمدی نژاد به آنانی که با ژست روشنفکری، فرهنگ ایثار و شهادت را مسخره می کنند، گفته که شعورشان به اندازه بزغاله هم نیست. این معنا از توجه به context فهمیده می شود. می توانید به متن ذیل مراجعه کنید تا بیشتر به فضای بحث آشنا شوید و اصل جملات را بیابید. احتمالا اساتید محترم تحت تاثیر دروغهای رسانه های مخالفین دولت قرار گرفته اند و فکر کرده اند احمدی نژاد، مخالفان خود را بزغاله نامید. در صورتی که عقل ما می گوید: عدم توانایی در پیش بینی انتخابات این دوره، یا مشکلاتی نظیر مشکل روشی دارد، یا نه، مشکل از محلل است که شعور کمتر از بزغاله دارد! از منطق اسلامی و ایرانی، چه بسا شعور افراد کمتر از بزغاله باشد: اولئک کالانعام بل هم اضل یعنی مثل چهارپا، شاید هم کمتر از چهارپا.
متن مرتبط: بزغاله کیست؟
5- در پایان هم برای ثبت در تاریخ، به ترتیب الفبای فارسی، اسامی امضاء کنندگان بیانیه حمایت از میرحسین موسوی را می آورم. (البته توجه داشته باشید که این به این معنا نیست که آنها بزغاله اند یا... . ما فقط خواستیم بگوییم آقایان کمی دقت کنید و انصاف بدهید که چه کسی بزغاله است؟ کمی دفت کنند که چه می کنند و چه نسبتی با اسلام و انقلاب دارند؟ و ... همه حرف ما این است که برگردید به آغوش ملت، برگردید به خط امام، برگردید به خط انقلاب. انحراف از مسیر امام تا کجا؟)
دکتر تقی آزاد ارمکی- دکتر غلامحیدر ابراهیم بای سلامی- دکتر امید علی احمدی - دکتر منصوره اعظم آزاده - دکتر جواد افشار کهن - دکتر نادر امیری- دکتر سوسن باستانی- دکتر سلیمان پاک سرشت- دکتر شهرام پرستش - دکتر محمد حسین پناهی- دکترغلامعباس توسلی - دکتر سید محمد توکل کوثری - دکتر حمیدرضا جلائی پور- دکتر فاطمه جواهری- دکتر علی محمد حاضری- دکترعلی حسین حسین زاده - دکتر حاتم حسینی - دکتر هادی خانیکی- دکترمحمدعلی خلیلی اردکانی - دکترعلیرضا دهقان - دکتر بهزاد دوران- دکترنادررازقی - دکتر علی رجبلو- دکتر حمید رحمتی- دکتر محمد رضایی - دکتر احمد رضایی ملایری- دکتر بیژن زارع- دکتر عباس زارعی مهرورز- دکتر محمدجواد زاهدی مازندرانی- دکترمحمد زاهدی اصل - دکتر علی ساعی- دکتر سید حسین سراج زاده- دکتر خدیجه سفیری- دکتر علی اصغر سعیدی- دکترمهران سهراب زاده - دکترمحمود شارع پور- دکتر علی شکوری -دکتر ملیحه شیانی- دکتر ابراهیم صالحی عمران- دکتر غلامرضا صدیق اورعی- دکتر محمد رضا طالبان - دکتر حمید عباداللهی - دکترحمیدعبدالهیان - دکتریحیی علی بابایی - دکتر حلیمه عنایت- دکتر غلامرضا غفاری- دکتر نعمتالله فاضلی- دکتر محمد فاضلی-دکتر ناصر فکوهی- دکتر ابراهیم فیوضات- دکتر سیدمحمدامین قانعیراد- دکتر علی محمد قدسی- دکترمیرفردین قریشی - دکتر عباس وریج کاظمی - دکتر علی کریمی مله-دکتر محمد سالار کسرایی- دکتر افسانه کمالی - دکتر مسعود کوثری- دکتر مسعود گلچین- دکتر محسن گودرزی- دکتر احمد محمدپور- دکتر جمال محمدی- دکتر اکرم محمدی - دکتر علی اصغر مقدس -دکتر مجید موحد- دکترمحمد ابراهیم موحدی - دکترمیثم موسایی - دکتر سید یعقوب موسوی- دکتر مرضیه موسوی- دکتر میرطاهرموسوی - دکتر سعید معیدفر- دکتر مهدی منتظرقائم- دکتر مصطفی مهرآیین - دکترحسین میرزایی- دکتر محمد میرزایی - دکتر فرناز ناظر زاده کرمانی- دکتر محمود نجاتی حسینی- دکتر اسداله نقدی - دکترعبدالرضا نواح - دکترمحسن نیازی - دکترسید ضیاء هاشمی- دکتر حسین ایمانی جاجرمی.
چند وقت قبل مطلبی یادداشت علمی نوشتم با این نتیجه گیری که احمدی نژاد داره کشورهای مختلفی را براندازی می کنه (که لینکش در انتهای همین یادداشت علمی هست.). دوشنبه دکتر ابراهیم فیاض (جامعه شناس برجسته کشور که نظیرش را به تعبیری در کشور نداریم که در حوزه های مختلفی صاحب اندیشه و نظر تولیدی باشد) در دانشگاه امام صادق علیه السلام یک سخنرانی با موضوع عاملهای هویتی دولت احمدی نژاد داشته اند. به تعبیر دکتر فیاض، آن یادداشت مرا تایید و تکمیل کردند. البته علم گسترده ایشان کجا و من کجا؟! جملات ذیل، در جلسه نوشته شده. تماما برداشتهای شخصی من از حرفهای ایشان است. به ویژه کلمات و تعابیر. آنانی که فیاض را می شناسند، می دانند، فهمیدن حرفهای استاد هم کار چندان راحتی نیست. قصور و اشتباهات احتمالی از من است.
تذکر: اگر حرفهای استاد را نفهمیدید، نباید رد کنید! بگذارید بعدا تامل کنید!
چهار سال قبل گفتم: انتخابات آینده، انتخابات تئوری هاست.
باید تئوری داد وگرنه نابود می شویم. گوش کسی در کشور پایین نیست.جامعه شناسانی که نامه حمایت از موسوی را امضا کردند، آبروی جامعه شناسی و علم را آوردند پایین.
ما بر اساس چهارجوب تئوریک به احمدی نژاد رای می دهیم.
ما باید تئوری بسازیم.
آقای احمدی نژاد ضد کلاسیسییم است و در دنیا همین گونه است. تئوری ها باید مبنای عمل و پشتوانه ریاست جمهوری باشد.
من به عنوان کسی که در تفکراتم هنجار شکنی زیاد دارم ضد کلاسیسیم هستم. بنی صدر به کلاسیسیسم غربی معتقد بود. بنی رفت و کلاسیسیسم رفت. کمی بعد ما دچار کلاسیسیسم شدیم و باعث عقب نشینی شد. کلاسیسیسم نظامی در جنگ عامل شکست ما شد.
اگر احمدی نژاد رای نیاورد، نقد کردن برای ما راحت تر است. البته اگر بیاورد هم شدید نقد می کنیم. کار ما دانشگاهیان نقد است.
گویش و کنش دو تاست. می گفتند به شما حمله می کنیم ولی نکردند.
من به عنوان یک دانشگاهی همراه احمدی نژاد هستم. احمدی نژاد در هم می شکند.
تا کجا همراه احمدی نژادیم؟ شایعه درست کرده اند که می خواهد ولایت فقیه را نقد و رد کند!
بحث کرده ایم که ولایت فقیه نمی تواند به استبداد منجر شود.
ولایت فقیه در اسلام در اقتصاد مطرح شده. در باب بیع. ولایت فقیه بیعت است. سوپراستراکچری که نمی گذارد در کشور ما حتی رئیس جمهور ما مستبد شود، همان ولایت فقیه است. ولایت فقیه یک رای دارد.
آقای مهاجرانی و نوری و دیگرانی که می خواستند ریاست جمهوری هاشمی را مادام العمر کنند، آن به استبداد منجر می شود. پوپر را بخوانید.
آنانی که دنبال خاتمی و ... هستند دنبال استبداد هستند. آنانی که نمی خواهند ولایت فقیه را بپذیرند، دنبال استبداد هستند. دوره بنی صدر تا یک سال بعد جنگ مشکل داشتیم. ناامنی داشتیم. دوره خاتمی همین طور باشد، آرامش نداشتیم. می خواهند ولایت فقیه را از هم بین ببرند و این دموکراسی آنها این نتایج را خواهد داشت.
بله به احمدی نژاد، بله به احمدی نژاد نبود. نه به آنها بود.
دموکراسی موفق نیازمند به سوپر استراکچر ولایت فقیه است.
مائو: ما نیاز به مارکسیسم محلی داریم. مائوئیسم شد. و قدرتمند ماند. در دوره سرمایه داری!
دموکراسی موفق: باید کامن سنس شود که همه مردم فهم کنند.
دموکراسی آمریکایی در چین: همه باید همدیگر را بخورند. جواب نمی دهد.
سیستم ضد احمدی نژاد، تهران محور است. احمدی نژاد باید سفرهای استانی را بیشتر کند و حتی وزارتخانه ها پخش شود. آنان چون غربگرا هستند، تهران محور است. تهران مرکز مکنده ایران برای خارج است. که سرمایه را از کشور خارج می کند. در کتاب ایران آینده نوشتم که شهرهای شیراز و ... چه باید بشوند. نباید تهران کدخدا شود و تمام شهرها را چاپید.
آن دموکراسی موفق است که این نظام ارتباطی را پی ریزی کند. دانشگاه تهران که کلاسیسیسم است. و نوآوری ندارد. کپی برداری همان طرف است. دانشگاه ما که خبری نیست. احمدی نژاد تنهاست. خودش تئوری می ریزد. خودش دارد این کار را می کند. این آقایون می خواهند رئیس جمهور ما را در حد مدیر کل کنند! مدیر کلی که حرفهای مدیر جهانی را اطاعت کند. مثل عربستان! ایران یکی از استانهای جهان.
زنده باد احمدی نژاد که ما را از این ساختار خارج می کند. نباید تهران کشور باشد و بقیه... .
در عصر اصلاحات مثل قاجار می گفتند، مملکت اصلاح نمی شه. احمدی نژاد دارد سیاستهای اصلاحی را اجرا می کند. (اقتصادی و ...)
آنانی که در دوره خاتمی بودند، کجایند؟ رفتند خارج؟ در دوره بعد قاجار و پهلوی همین طور بود. اینجا پول جمع می کردند و می رفتند خارج می مردند. احمدی نژاد نمی خواهد مرکز-پیرامون بماند.
20 کیلومتر کنار دوبی چه خبر است؟ بویی از تمدن نبرده است. در حالی که دوبی ...
خیلی ها (خاتمی و هاشمی) می خواهند دوبی ایسم را به ایران بیاورند.
یک فسلفه تاریخی (تئوری) با ریشه مذهبی نیاز داریم برای پیشرفت. هگل غرب را با فلسفه مسیحی خودش به جلو برد. ما باید با فسلفه مهدویت. نیوتن: مسیح 2046 برمی گردد. پشتوانه فیزیک کوآنتوم عرفان یهودی است.
بهاییت دوره دوم خرداد اوج گرفت. که ما مهدویت ما را بشکند. مهدویت بزرگترین عامل پیش برنده تاریخ است. برید نقش افغانستان و عراق را در دوره ظهور بخوانید.
بر اساس پیشرفت ما به عقلانیت می رسیم. مبنای احمدی نژاد عقلانیت فقهی است. عقلانیت ضد اشرافیگری است. هرجا که شرافت ذاتی باشد، ضد عقلانیت است. عقلانیت احمدی نژاد با اشرافیگری چپ و راست جور در نمی آید و این خط سوم، رفتن چپ و راست را نتیجه می دهد. چقدر از دکتراهای دانشگاه امام صادق و تهران سر کار رفتند. ساختارهای قدرت شکسته و متخصصین سرکار رفته اند.
دانشگاه امام صادق که تئوری فقهی ریاست دانشگاه به احمدی نژاد می رسد، باید تئوری هایی برای احمدی نژاد تولید کند. احمدی نژاد با تئوری ضدکلاسیسیسم خودش، با ساختارهای داخلی و خارجی که به نفع ما نیست به مبارزه پرداخته. دموکراسی احمدی نژاد به سوپراستراکچر ولایت فقیه معتقد است که تنها همین نوع حکومت است که به استبداد منجر نمی شود و به عقلانیت می رسد.
*وبنوشت حمید درویشی شاهکلائی،
*متولد شیرگاه (سوادکوه شمالی) مازندران،
*دانشآموخته دوره سوم کارشناسی ارشد پیوسته رشته «معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات» دانشگاه امام صادق علیه السلام.
*دانشجوی پنجمین دوره دکتری فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق علیهالسلام.
*اولین «رتبه یک» کنکور سراسری دکتری علوم ارتباطات (1390).
*مؤسس قرارگاه نشریات حیات و سردبیر سابق ماهنامه فرهنگی سیاسی حیات، نشریه بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام، سال بیست و یکم و بیست و دوم.
*معاون سابق آموزش و معاون سابق ارتباطات مرکز آموزشهای مجازی بسیج مستضعفین
*پژوهشگر برتر مرکز مطالعات راهبردی تربیت اسلامی (1394)
*با افتخارتر از همه: برادرزاده سردار سپاه اسلام، پاسدار شهید برزو درویشی.
* وبلاگ پاورقی فرهنگ و ارتباطات به متنها و حاشیههای فرهنگ و ارتباطات با اولویت انقلاب اسلامی و علاقه نویسنده میپردازد.