پاورقی فرهنگ و ارتباطات

وب‌نوشت حمید درویشی شاهکلایی

پاورقی فرهنگ و ارتباطات

وب‌نوشت حمید درویشی شاهکلایی

پاورقی فرهنگ و ارتباطات
*حمید درویشی شاهکلایی، پژوهشگر و ویراستار
*متولد شیرگاه، سوادکوه شمالی مازندران (اصالتا از روستای شاهکلای لفور)

*طلبه و دانش‌آموخته دوره سوم کارشناسی‌ارشد معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق علیه‌السلام و دوره پنجم دکتری فرهنگ و ارتباطات همان دانشگاه (دوره شهید جاوید مرحمتی)
*اولین «رتبه یک» کنکور سراسری دکتری مجموعه علوم ارتباطات (1390).
*موسس قرارگاه نشریات حیات بسیج دانشجویی و سردبیر سابق ماه‌نامه فرهنگی سیاسی حیات، نشریه بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام، سال بیست و یکم و بیست و دوم.
*معاون سابق آموزش و معاون سابق ارتباطات مرکز آموزش‌های مجازی بسیج مستضعفین
*پژوهش‌گر برتر مرکز مطالعات راهبردی تربیت اسلامی (1394)
*با افتخارتر از همه: برادرزاده سردار سپاه اسلام، پاسدار شهید برزو درویشی شاهکلائی
حدیث‌های مسجد
  • ۹۴/۱۲/۲۴

    فرشته‌هان! با مسجدی‌ها کار دارند.

  • ۹۴/۱۰/۲۴

    ستاره‌های درخشان زمین برای آسمانی‌ها

  • ۹۲/۰۶/۲۲

    *هشدار داد: نماز همسایه مسجد جز در مسجد پذیرفته نیست...

    **یکی پرسید: اى امیر مومنان! همسایه مسجد کیست؟

    *فرمود: کسى که...

مطالب پیامکی
  • ۹۵/۰۱/۰۹
    افق بالاتر

    امسال توفیق خادمی شهدا در یادمان هویزه میسر نشد؛ 

    انشاءالله به زودی خادمی در آستان امام رضا؛ 

    یا حتی کربلا، کاظمین، نجف، سامرا؛ 

    و چه بسا سوریه و شام بلا؛

    و انشاءالله بقیع و مسجد الاقصی.

  • ۹۵/۰۱/۰۶
    دیر یا زود

    دیر یا زود، به مانند سه تیر 84 «مردی از جنس مردم» خواهد آمد و کام امت حزب الله شیرین خواهد شد.

  • ۹۲/۰۹/۲۵
    24

    دعا کنید با موفقیت زیارت با پای پیاده نصیب همه آرزومندان شود.

    حلال کنید!

  • ۹۲/۰۹/۲۵
    23

    اگر بطلبند، دوباره عازم عراقم، کافیست عصر شود.

  • ۹۲/۰۴/۰۷
    22
    فقط چند ساعت دیگه
    این جمع با صفا جمع میشه...
  • ۹۲/۰۴/۰۷
    21
    خدا رو شکر سیاحت ما در زیارت است
  • ۹۲/۰۴/۰۷
    20
    خلاصه اینکه:
    خدایا ما فقط همین خانواده رو داریم
    آخرین بارمون نشه...
  • ۹۲/۰۴/۰۲
    16
    زباله رو تو جاده ول نکن!
    جوان عراقی:.شهرداری جمع میکند!
  • ۹۲/۰۴/۰۱
    15
    جنت ما موکب است، مقصد ما کربلاست
طبقه‌بندی موضوعی مطالب
بایگانی
قفسه کتاب‌های من
پاورقی‌های فرهنگ و ارتباطات من
آخرین نظرات

۳۳۰ مطلب با موضوع «اسلام و انقلاب اسلامی :: جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی» ثبت شده است

  1. دوست داشتم که آقای احمدی نژاد موفق باشند! [1- گرچه حضور مستقیم دکتر در روبروی ایشان است، شجاعت صحبت مستقیم نیست: شما موفق باشید. 2- به بیان دیگر: شما موفق نبودید.]
  2. به خاطر خطری وارد صحنه شدم. [شما خطر هستید.]
  3. دوست داشتیم ایران آبرو داشته باشد. [شما ایران را بی آبرو کردید.]

 دیشب مناظره دکتر احمدی نژاد و حجت الاسلام کروبی، دومین پیروزی دکتر محمود احمدی نژاد در مناظره های انتخاباتی بود. این بار بعید است که حتی معاندترین دشمنان، وی را به بی اخلاقی متهم کنند. در مناظره قبلی با آقای موسوی هم، احمدی نژاد بی اخلاقی نکرد. تو این یادداشت به بررسی اجمالی حرفهای این دو کاندیدا (رئیس جمهور محبوب ایران و نخست وزیر دوران جنگ) می پردازیم از منظر (علمی) بحثهای ارتباطی، حقوقی و قضایی، اخلاقی و سیاسی. و در پایان هم راهکار ارائه می دهیم! البته نه لزوما راهکار جدید!

(نکته: بخش عمده ای از این یادداشت برداشتهای من از سخنان استاد ارجمند دانشگاه امام صادق علیه السلام، آقای دکتر سید مجتبی عزیزی است. حق مطلب آن بود که به نام ایشان باشد ولی چون تنها به بخشی از سخنان ایشان (و نه سخنرانی منسجم) اشاره دارد؛ اضافات و برداشتهای شخصی من است و مسائلی از این دست به استاد منتسب نمی کنم. باید صادقانه بگویم اگر در تحلیل یا مثالها اشتباهی یا قصوری است، از من است و نه استاد. شاید من نظر استاد را بد فهمیده ام و یا برداشت متفاوت خود را انعکاس داده باشم. البته به وضوح چیزهایی را هم اضافه کردم.)

از دیدگاه علم ارتباطات:

آقای احمدی نژاد در طول مناظره جملات خود را کامل ادا می کرد (به ویژه پایان آن را). به تعبیری ارتباط کلامی هژمونیک. مخاطب می فهمید احمدی نژاد چه می گوید. «ر» احمدی نژاد همه را به رشت می برد. مستقیما با خود آقای موسوی صحبت می کند. لبخند و ارتباط غیرکلامی احمدی نژاد جای خود دارد که تحلیل آن هم نیازمند چند بار بینی است، و هم چندان به بحث ما مرتبط نمی شود.

در آن سو، آقای موسوی ارتباط کلامی اش هژمونیک نبود. جملات متعددی را ناقص رها کرد. (علاوه بر چیزهای مکرر، متن را خودتان ویرایش کنید تا بفهمید نه تنها کلمات، جملات متعددی از متن حذف شده اند.) مورد اصلی اینجاست که ایشان در نوبت اول صحبتشان سرشان را اندختند پایین (غیرکلامی) و هر چه خواستند گفتند در تنی که معمولا با چنین محتوایی سازگار نیست. همه مخاطبین محو صحبتهای احمدی نژاد هستند. هنوز گیج هستند که چگونه جرات کرده بگوید هاشمی حامی آنهاست. (این بخش هیچ توهینی نداشت.) هاشمی نامه نوشت که 6 ماه دیگر دولت سقوط می کند. (ر. ک. به بحث حقوقی) مخاطب هنوز تو شوک بود. از اون طرف هم ارتباط کلامی آقای موسوی غیر هژمونیک (مطلب رو نمی رسونه)، ارتباط غیر کلامی ایشون که سرش پایین بود هم اینو می رسوند که مطلب مهمی رو داره نمی گه. در حالی که این وسط یکی بود به اسم محمود احمدی نژاد. داشت اینها رو می شنید! تمام حرفهایی که میرحسین زد رو با توجه زیادی گوش می کرد. اون حرفها چی بود؟

در ادامه به سرعت و روند تندی که هنوز مخاطب تلویزیونی ما به دلایل مختلف توجه چندانی ندارد که این حرفها همه توهین و بی اخلاقی است، مجموعه ای از توهین ها در کنار هم مطرح می شود:

 «براساس ماجراجویی و بی‌ثباتی، رفتارهای نمایشی و قهرمان نمایی وشعاری است، خیال بافی و خرافه گرایی است وخلاف گویی و پنهان کاری است خودمحوری و قانون گریزی است سطحی نگری و روزمرگی است و افراط و تفریط.»

این 15 کلمه توهین آمیز خطاب به آقای احمدی نژاد، در حضور ایشان و در رسانه ملی صورت گرفته است. اینها از جملات مختلف اقتباس نشده اند. همه بخشی از یک جمله اند. مخاطب تلویزیونی اصلا متوجه نیست که آقای موسوی چقدر به رئیس جمهور یک مملکت راحت توهین کرد. آنهم 15 بار پشت سر هم، بدون وقفه. همگان هم می دانند ارتباط مستقیم (توهین مستقیم) در ارتباطات انسانی خیلی اثرگذاری و واکنش خواهی شدیدتری دارد تا ارتباط غیرمستقیم. مثلا اگر کسی مستقیم به شما توهین کند احتمالا واکنش شدیدتری نشان می دهید تا اینکه بشنوید یا در سایتی بخوانید که فلانی به شما توهین کرده. توجه دارید که احمدی نژاد در دور اول صحبتش هیچ توهینی نداشت. فقط از آقای هاشمی گفت که ایشان نامه ای نوشتند که توهین به کسی نیست.

بیشتر وارد جزییات نوشیم. افشاگری هم از هر دو طرف اتفاق افتاده است. (افشاگری غیر از توهین است.) همه آنچه که به بی اخلاقی احمدی نژاد معروف شده، بعد از این اتفاق افتاده است.

نکته مهم دیگر ارتباطی بحث: تاثیر رسانه و کانال دریافت پیام است. مخاطب تلویزیونی که در جمع عمومی برنامه دیده است، تقریبا اصلا متوجه توهین های آقای موسوی نمی شود، ولی مخاطبی که از رسانه های نوشتاری با مناظره تعامل کند، توهین ها را به خوبی درک می کند. منبع اغتشاش یا تداخل noise or interference در رسانه های دیداری مثل تن صدای قدرتمند احمدی نژاد در هنگامی که از آقای هاشمی اسم می برد، نویزهای ناشی از حضور دیگران و سایر نویزها در کنار نگاه به زمین آقای موسوی و بی احساسی کلام ایشان همه سبب شد تا توهین های آقای موسوی به مثابه توهین شنیده نشود.

حتی اگر ادعا شود که کلام آقای موسوی در این جملات هژمونیک بوده است، باید بگوییم که به علت 3 ماه تکرار آنها از سوی آقای موسوی(و به تعبیری بهتر 4 سال تکرار آن از سوی افراد مختلف) کسی متوجه توهین بودن آنها نشده است. چون اساسا چیزی که تکرار می شود، توهین تلقی نمی شود.

 

از دیدگاه علم حقوق و مباحث قضایی:

گفتیم مباحثی که افشاگری هستند از سوی دو طرف مطرح شده اند. بحث افشاگری پرونده آقایان محصولی و کردان که از سوی آقای موسوی انجام شد. (نگویید افشاگری نیست که هست! 1- پرونده کردان در مجلس مطرح شد نه در قوه قضاییه. تخلفی هم دستگاه قضایی از ایشان تایید نکرده. 2- اگر استدلال می کنید که این را همه می دانند و افشاگری نیست، باید بگوییم که افشاگری های احمدی نژاد را نیز چند سالی است همه می دانند! آن خانواده معروف و پسران را همه می دانند! آن هم افشاگری نیست! توجه: افشاگری اگر خلاف واقع باشد، تخریب نام دارد.)

نامه 6 ماه تا سقوط از آقای هاشمی، رشت الکتریک، استات اویل و در حالتی هم قضیه پسران ناطق نوری هم از افشاگری های احمدی نژاد است که رویش بحث حقوقی می توان کرد. (توجه: تقریبا دادگاه در مورد بقیه صحبتها کاری نمی تواند بکند و بحث حقوقی روی آنها معنی ندارد. مثلا احمدی نژاد در جمله سوالی پرسیده است: فرزندان هاشمی چه می کنند؟ دادگاه ها در هیچ کجای دنیا کسی را به خاطر این گونه سوالات به دادگاه هم احضار نمی کند!

در این موارد طرفین یعنی متهمان قضایای رشت الکتریک، استات اویل، فرزندان ناطق، کردان و محصولی باید به قوه قضائیه شکایت کنند تا دادگاه بتواند موضوع را بررسی کند. اگر قضایا واقعی نبود و صرفا اتهام دروغین بود، دروغگو مشخص می شود و مطابق قانون با وی برخورد می شود. اما اگر اتهامات واقعی بود، این سوال پیش می آید که آیا این دو چنین حقی داشتند که این چنین افشاگری کنند؟ حتی اگر واقعیت داشته باشد، هر کسی می تواند افشاگری کند؟ بی شک طبق قانون اساسی چنین حقی به رئیس جمهور داده شده تا از حقوق ملت دفاع کند. ولی آقای موسوی از منظر حقوقی به چه حقی و در چه جایگاهی افشاگری کرد؟ (با فرض صحیح بودن مدعا)

 

از دیدگاه علم اخلاق:

ظرایف اخلاقی را باید از عالمان اخلاق پرسید. در کتابها هم معمولا چیز خاصی دست آدم را نمی گیرد. در اخلاق نفس حق استاد حرف اول را می زند. آیت الله مهدوی کنی، که استاد اخلاق دانشگاه امام صادق علیه السلام هم هستند و جلسه اخلاق دارند، به آقای احمدی نژاد در روز ارتحال امام گفتند: مناظره خوبی بود. ای کاش اسم نمی بردید. (فارس) یعنی نفس افشاگری های آقای احمدی نژاد مشکل نداشت، فقط اسم نباید نمی برد. با توجه به وجهه سیاسی آیت الله مهدوی کنی و آشنایی طولانی مدت ایشان با آقای هاشمی، جمله دوم (اسم بردن) را باید اینگونه تعبیر کرد: این یک اشتباه سیاسی بود که اسم بردید. به هر حال، ما نظر خاصی از علمای اخلاق در تایید صحبتهای آقای موسوی (به ویژه توهین های 15 گانه) ندیدیم. بعید هم هست که عالم اخلاقی آنها را تایید کند. به هر حال، در محیطی که لجن پراکنی صورت می گیرد، این لجن پراکنی ها به لجن پراکن هم ترشح می کند. سه ماه تمام توهین به ملت شریف ایران، تمرکز و تکرار وقیحانه آنها در یک جمله با 15 توهین مستقیم، اگر واکنش احمدی نژاد را بر نینگیزد، باید تعجب کرد.

 

از دیدگاه علم سیاست (مباحث مصلحت سنجی):

چه کسی گفته است مخفی کردن فساد به نفع نظام است؟ چه کسی گفته مخفی کردن بیماری به نفع مریض است؟ دیدگاههای مقام معظم رهبری که نائب امام زمان در صاحب اختیاری نظامند، خلاف این است. حداقل به زعم ما. بارها گفته اند که اگر شما جلوی فساد را نگیرید، مردم را به صحنه می آورم.

کجای نظام سیاسی اسلام استوانه دارد؟ کجا کره، مخروط، دایره، ضلع، قطر و مستطیل دارد؟ قرآن می فرماید: اگر محمد (ص) به قتل برسد، شما بی خیال می شوید؟ نظام اسلامی هیچ گاه قائم به شخص نیست. حتی به شخص رسول الله در زمان مدینه. اگر ولی مسلمین به شهادت برسد، جایگزین بعدی ایشان هستند. حالا آقایانی که اسم آنها برده شده، کجای نظام اسلامی هستند؟ تجربه تاریخی عزل آیت الله منتظری قائم مقام امام را به خاطر بیاورید که آب از آب تکان نخورد. اینها که احمدی نژاد اسمشان را برد، در حد و اندازه های آقای منتظری هم نیستند.

همان گونه که اسلام با عمل مسلمین یکی نیست. مثلا یکی ممکن است مسلمان باشد و مثلا احیانا هم دروغکی بگوید. نظام هم با عمل مسئولین یکی نیست. یکی ممکن است عضوی از نظام باشد، به نظام هم خیانت بکند! با زیر سوال رفتن افراد، اصل نظام اسلامی مبتنی بر ولایت فقیه که زیر سوال نمی رود!

 با خائن و فاسد در هر نظامی -حتی در نظامهای دموکراسی غربی یا حتی نظامهای استبدادی- برخورد می کنند. ما که نظام اسلامی هستیم و الگوی حکومتی امیرالمومنان علی را می خواهیم پیاده کنیم، باید با مسئولین فاسد قاطعانه تر مبارزه کنیم.

 استراتژی شیعه اینها را نمی پذیرد. در شیعه، مالک اشتر که در زمان پیامبر، آدم مهمی نبود، در زمان علی (ع) آدم مهمی می شود و دمار از روزگار آنانی که در زمان پیامبر مهم بودند را در می آورد. علی (ع) هم راضی است. تشبیهی نباشد ولی این چه استدلالی است که سابقه در نظام و مبارزه های انقلابی، برای کسی مصونیت ایجاد کند؟ نظام قبل از آن که کار از کار بگذرد، نیاز به جراحی دارد.

یک وقت دیدید، سن مریضتان زیاد شد و دکترها به خاطر خطر مرگ حتی جراحی هم نمی کنند. بیاییم بیماری های نظام را در جوانی جراحی کنیم، با حداقل هزینه؛ تا این نشود که فقط ظاهری از نظام باقی بماند و آن ظاهر پوچ هم بعد از چندی از بین برود.

 

راهکار و نتبجه گیری:

این موضوع از زوایای مختلف قابل تحلیل است. برنده یا بازنده آن را مردم تعیین می کنند. بحث ارتباطی، اخلاقی، سیاسی تقریبا جبران ندارد. اتفاقی است که صورت پذیرفته است. تنها ممکن است با موج سازی های رسانه ای به توجیه و یا تبیین مناظره پرداخت. اما از منظر حقوقی  قابل پیگیری است و باید پیگیری شود. اگر چیزی است به اسم آبروی نظام یا افراد ریخته شده، باید پیگیری شود. همه آقایان و یا خانمهایی که بهشان اتهام زده شده باید شکایت کنند. توجه دارید که مثلا قضیه استات اویل صرفا اتهام به شخص فرزند هاشمی نبود. (البته آقای احمدی نژاد اشاره نکردند که در استات اویل چه کسی رشوه گرفته است.)

 اگر اینها شکایت نکنند، نشانه شناسی به ما می گوید که خیلی عمل معناداری است! یکی اش شاید تایید و پذیرش اتهامات باشد. یکی روشدن پرونده های دیگر. یکی اش هم شاید ساخت و پاخت آقایون با یکدیگر!

اگر اینها شکایت کنند،یا دروغ یکی از کاندیداها رو می شود ، یا بی عرضگی دستگاه قضایی (در صورت شکایت و عدم رسیدگی)... بالاخره برای شفاف شدن موضوعات، لازم است آقایان و خانمها شکایت کنند! شکایت کنند تا حقیقت روشن شوند، اگر اتهامات وارده بی اساس، آن وقت اگر خواستند، ببخشند یا درخواست اشد مجازات کنند. متهمان شکایت کنید!

 

۰ نظر ۲۲ آذر ۹۹ ، ۲۲:۰۵
حمید درویشی شاهکلائی

 یکی از موضوعات اصلی وبلاگ پاورقی، معرفی کتابها و مجلاتی بود که خوندم و احیانا نقدی، نکته ای و اشاره ای.این چند روز انتخابات هم تصمیم داشتم فقط مرتبط با انتخابات آپلود کنم. در نتیجه این کتاب رو متناسب با انتخابات معرفی می کنم!

جورج اورول و مزرعه حیوانات:
جورج اورول یکی از نویسنده های بنام نیمه اول قرن بیستم است. (1950-1903م.) دو داستان 1984 و قلعه حیوانات وی در فارسی خیلی مشهور شده اند و دانشجویان و جوانان با هر گرایش سیاسی آن دو را می خوانند. 1984 باشد برای بعد؛ ولی قلعه حیوانات که در چاپهای جدید به مزرعه حیوانات
animal farm ترجمه شده، داستان زندگی مردم روسیه از دوره تزارهاست، انقلاب اکتبر1917 و همین طور ادامه داستان تا شروع جنگ سرد. البته کاملا نمادین. ما حیوانات (کمونیستهای) یک مزرعه ای (روسیه) را می بینیم که در برابر انسانها (طبقه حاکم سرمایه داری) انقلاب می کنند، (انقلاب کمونیستی 1917) ولی همین که به حکومت می رسند، آن اصول عدالت محورشان رو یکی پس از دیگری مطابق منافع روزشان تغییر می دهند. (پدری که استالین از مردم روسیه و شوروی در آورد.) و به آرمانهای اولیه شان پشت می کنند کاملا. برای اینکه داستان رو لو ندهم، زیاد توضیح نمی دهم که چگونه تحولات اجتماعی سیاسی نیمه قرن بیستم رو تعریف می کنه.مزرعه حیوانات، جورج اورول

مزرعه حیوانات در سطحی عمیق تر

توجه هم دارید که جهان قرن بیستم جهان سرمایه داری و تنها همین اندیشه های مارکسیستی بود که با آن مخالفت و مبارزه می کرد. هر اندیشه ای که مخالف سرمایه داری (راست) بود، کمونیستی (چپ) خوانده می شد. اصلا وقتی لیبرالیسم و سرمایه داری حاکم بر جهان است، تنها تصور انقلابیگری، در قالب اندیشه های مارکسیستی جلوه پیدا می کرد. هر گونه انقلابی مساوی مارکسیسم بود. (البته انقلاب در ربع آخر قرن بیستم، این باور را شکست و نشان داد می توان انقلابی بود و مارکسیسم نبود. با خدا، مذهب و ایدئولوژی هم می توان انقلاب کرد. آن هم انقلابی که به مشکلات انقلاب مارکسیستی دچار نشود.) بنابراین جورج اورول، می گوید: هر انقلابی (مثل همین انقلاب کمونیستی روسیه) افراد جدیدی سرکار می آن. این افراد توده های مردم رو صرفا برای شورش و انقلاب لازم دارن و بعد می شن مثل سیستم حکومت قبلی و این توده ها حتی بیچاره و بدبخت تر. منتها این ایدئولوژی از سوی حکومت جدید، چنین وانمود می کنه که وضع بهتره.یعنی همون سیستم عدم عدالت دوباره بازتولید می شه.

آزادی انتشار مزرعه حیوانات در کشور انقلابی ایران؟!

توجه کنید! کتابی با چنین محتوایی، (انقلاب فقط شیادی عده ای است که عوام را به خدمت میگیرند تا شورش کنند و بعد انقلاب همه چیز بدتر می شود.) در یک نظام انقلابی که شعارش هم عدالت (شعار انقلاب از دیدگاه این کتاب) است، سه بار در سه سال اخیر تجدید چاپ می شه. بدون توجه دادن خواننده به اینکه نویسنده، اصلا با فضای شرق آشنا نبوده، انقلاب اسلامی ایران رو ندیده بود، و ... . مطمئنا اگه می دید، یه جور دیگه می نوشت. نکته دوم: همه انقلابها مثل هم نیستند. مثلا انقلاب ما در قیاس با انقلابهای دنیا از لحاظ کشتار انسانی، تقریبا در حد شورش خیابانی هم به حساب نمی آد! در این کتاب، مترجمین یا ناشر حتی اشاره ای ندارند به تفاوتهای انقلاب ما با دیگر انقلابها و همه انقلابها را با یک چوب می رانند! بد نیست که با پاورقی یا یک یا چند پاراگراف اضافه کردن به مقاله آخر کتاب، این تفاوتها شرح داده بشه که نتیجه اشتباه گرفته نشه. نقد کتاب واقعا چیز خوبیه.

جای سوال داره از اونایی که ادعا می کنن که آزادی بیان نیست، پرسیده بشه: پس این کتابها چه جوری با مجوز و حمایت دولت چاپ می شه و بعدش هم دولت یارانه می ده تا این کتابها ارزونتر به دست مردم برسه؟ این کتاب، عملا به انقلاب، مردم، رهبران نظام و ... همه توهین کرده! ولی می بینید که چون در قالب داستان و زبان نمادین بوده، جلوش گرفته نشده! باز بگین، احمدی نژاد جلوی آزادی رو گرفته! نه! بگین!

غفلت دستگاههای فرهنگی!

البته این نقد رو به دستگاه فرهنگی وزارت ارشاد عزیز وارد می کنیم که چرا غفلت ازاضافه شدن چنین تکمله هایی به کتابها؟ همه مخاطبان این کتابها که به اندازه کافی اطلاعات درست تاریخی ندارند! یا اصلا چرا این همه حمایت (کاغذ، چاپ، یارانه به خریدار) از این کتابها می شه؟ برای نشان دادن آزادی بیان همین کافی است که کتاب بدون سانسور چاپ شود، حال کوتاهی در نقد کتاب تنها باید به حساب غفلت دستگاه فرهنگی کشور گذاشته شود.

اطلاعات کتابشناختی کتاب:

مزرعه حیوانات (قصه پریان) [چاپهای قبلی با عنوان: قلعه حیوانات]، نوشته جورج اورول، ترجمه: صالح حسینی و معصومه نبی زاده، انتشارات دوستان، تهران چاپ چهارم 1387.

وجود انتشارات های برانداز!

یک نکته هم در مورد انتشارات دوستان. انتشارات دوستان، انتشارات ناهید و انتشارات نیلوفر هر سه به تعبیری یک انتشاراتند. آدم های مشترک، رویکردهای مشترک، کارکردهای مشترک، حضور متشرک در نمایشگاه کتاب در یک غرفه! و ... . نکته: هر سه کتابهایی که چاپ می کنن، تقریبا 100 درصد مورد دار و در راستای براندازیه! باز هم بگین احمدی نژاد...

۰ نظر ۲۲ آذر ۹۹ ، ۲۲:۰۵
حمید درویشی شاهکلائی
شنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۹، ۱۰:۰۴ ب.ظ

آقا متشکریم!

آقا سید علی آقای خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران قلب میلیونها ایرانی را امروز شاد کردند.

آقا متشکریم!

دیشب، همه اش فکر می کردیم آقا چه جوری می خواد قضیه رو جمع کنه. نکنه یه وقت یه چیزی بگه که دشمنای دکتر احمدی نژاد سوء استفاده کنن. الحمد لله آقا حتی در مواردی مستقیم میرحسین موسوی  و دوستان! را مورد عنایت قرار دادند. مثلا اونجا که اشاره داشتند که سیاست خارجی فعلی ایران، برای ایران خواری و ذلت نیاورده: «حرف کسانی [میرحسین و دوستان!] که تصور می کنند ملت ما به خاطر پایبندی به اصول خود خوار شده است را قبول نداردم.»

الله اکبر!

آقا متشکریم!

۰ نظر ۲۲ آذر ۹۹ ، ۲۲:۰۴
حمید درویشی شاهکلائی

 اگر دین ندارید، لااقل آزاده باشید!

جمله ای حکیمانه از امام حسین علیه السلام است برای تمام زمانها

این روزها برخی ناجوانمردانه تخریب می کنند. قبلا تخریب در سطوح عوام الناس بود. امروز به بلندپایگان و خواص جامعه اسلامی هم رسیده. فریاد اعتراض رهبر انقلاب نسبت به این تخریب ها و سیاه نمایی ها هم گویا به گوش کسی نمی رود.

گناه دولت احمدی نژاد، این بود که خیلی کار می کرد و سایرین به پاش نمی رسیدند. به تعبیری احمدی نژاد 18 ساعت کار می کرد، بقیه اجزای جامعه خیلی کمتر. طبیعی بود که بقیه نرسند. تخریبها شروع میشه. از خود دولت و بیرون دولت!

بگذریم.

انگار نمی شه گذشت!

مولفه های قدرت جهانی

سیاه نمایی و تخریب به حدی شده که قلب حقایق می کنند. حتی نکات قوت احمدی نژاد رو هم به ضعف و مایه آبروریزی تبدیل می کنن! مثلا اینکه کشورهای آمریکای لاتین و چندین کشور کوچک در سرتاسر جهان با ما رابطه و دوستی دارند را خیلی بد تلقی می کنن و چه تعابیر سخیفانه و سفیهانه ای که به کار نمی برند!

هر کسی می تواند بفهمد که:

 چرا آمریکا قدرتمند است؟ چون کشورهای متعددی از هر گفتمانی که آمریکا مطرح کند، حمایت می کنند.

چرا ایران قدرتمند نیست؟ چون تعداد این کشورها برای ما تقریبا صفر بود.

احمدی نژاد برای قدرت مند شدن ایران چه کرده است؟

احمدی نژاد این صفر رو تبدیل به چندین کشور به اصطلاح کوچک کرد. (البته در مولفه های تشکیل قدرت، لزوما نباید اینطور قضاوت کرد که این کشورها کوچک هستند.) ابرقدرتی، یک شبه شدنی نیست. نیاز به زمان دارد و اراده حرکت در آن. احمدی نژاد برای تبدیل ایران به ابر قدرت گام اول را خوب برداشت. آن هم نه فقط در بین کشورهای به اصطلاح اسلامی و همسایه (که در نهایت  قدرت منطقه ای شویم) بلکه در بین کشورهای آمریکای لاتین.در بین کشورهایی که حتی دینشان هم با یکی نیست! احمدی نژاد حیاط خلوت آمریکا را به هم زده. چاوز سالی چندبار می آد ابران برای تحکیم خط مشی ها.  ما باید نظم فعلی جهانی را براندازیم و طرحی دیگر اندازیم! امروز کشورهای حاشیه آمریکا برای آمریکا امن نیست. یادتان هست آمریکا برای این که ما احساس امینت نکنیم، کشورهای همسایه مان را تصرف کرد؟ امروز ما بدون جنگ و هزینه های جانی و مالی و آبرویی، بدون هیچ هزینه ای، کشورهای همسایه آمریکا را هم تصرف کرده ایم. این هنر ایمان و اعتقاد دکتر احمدی نژاد بود. این همان گفتمان آقا روح الله است که این روزها بعضی به اسم گفتمان امام و انقلاب خود را بدان منتسب می کنند. امام در سراسر زندگی اش به این نظم جهانی (ابرقدرتهای شرق و غرب) روی خوش نشان نداد. آن وقت افتخار آقایان این است که در سال 2001 که آمریکا از حادثه برجهای دوقلو 11 سپتامبر عصبانی بود، ما امتیاز دادیم که به ما حمله نکند و ما مثل افغانستان نشویم! دیپلماسی عزت و افتخار حسینی ایجاب می کرد که مبارزه کنید! نه صلح در هنگامه قدرت! ما امروز قدرتیم و توانستیم تغییر در نظم جهانی برقرار کنیم.  ما امروز قدرت گفتمان سازی در سطح جهانی داریم. این عزت و افتخار دیپلماسی امام بود. امام از ناوهای آمریکا در خلیج فارس نمی ترسید. (آقایانی می ترسیدند!)  ما قرار بود دهان ابرقدرتها را با مشتهایمان خرد کنیم. ما قرار نبود با آنها دست بدهیم. ما قرار نبود دوستی گرگ و گوسفند راه بیندازیم. ملتی که امام حسین دارد، سازش نمی پذیرد. البته جنگ امروزی و این طوری ما هم خیلی راحت است! احمدی نژاد به تنهایی با همه دنیا می جنگد و ما به زندگی روزمره مان می پردازیم! البته بعضی ها از این جنگ به این راحتی هم که قرار نیست کاری کنند، جز جمع کردن غنایم، ناراحت هستند و سنگ پیش پای احمدی نژاد می اندازند. ولی او چون کوه ایستاده است.

 

۰ نظر ۲۲ آذر ۹۹ ، ۲۲:۰۴
حمید درویشی شاهکلائی
شنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۹، ۱۰:۰۴ ب.ظ

پیروزی دکتر احمدی نژاد در مناظره با موسوی

الله اکبر

الله اکبر

الله اکبر

الله اکبر به این حماسه قدرت بلاغت دکتر احمدی نژاد

الله اکبر

الله اکبر به این همه شور و حماسه

الله اکبر

الله اکبر

الله اکبر

حرفهای امشب دکتر، این حرفها، (به ویژه آنجا که از پسران بعضی ها می گفت) حرفهای دکتر احمدی نژاد نبود.

بغض سی ساله امت حزب الله بود که از زبان احمدی نژاد به گوش خفتگانی رسید که سالها به جای همه ما تصمیم می گرفتند.

الله اکبر

الله اکبر

الله اکبر

۰ نظر ۲۲ آذر ۹۹ ، ۲۲:۰۴
حمید درویشی شاهکلائی

 

امشب رویدادی مهم تو دانشگاه ما اتفاق افتاد. حیف که وقتش نیست به شرح ما وقع بپردازم ولی همین که دو نفر به نمایندگی از تفکر میرحسین موسوی (میم نون) (دانشجوی کارشناسی ارشد معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات) و عین حاء) تونستند از عقاید خودشون دفاع کنن.

این فضا بهشون داده شد تا توی سالن همایشها (اونم پر) از میرحسین دفاع و از احمدی نژاد انتقاد کنن.

همین شکستن فضای تک صدایی خیلی خوبه.

البته برکت دیگه این نوع برنامه مسلما اینه که احمدی نژادی ها تو احمدی نژادی بودن محکم تر شدند!

یکی از اساتید فرهنگ و ارتباطات دیروز شنبه گفت: اگه جای ضرغامی بودم، می گفتم 24 ساعته میرحسین صحبت کنه! این به نفع احمدی نژاده!

نوعا اینجوریه که هندوانه وقتی باز می شه، اشکالاتش رو می شه! آدمی مخفی است زیر زبان!

حسین همازاده (دانشجوی کارشناسی ارشد معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات) و عمار خسروجردی (دانشجوی کارشناسی ارشد معارف اسلامی و اقتصاد) به نمایندگی از دکتر محمود احمدی نژاد صحبت کردند.

----

با توجه درخواست یکی از حامیان میرحسین موسوی در این مناظره، اسم هر دو نفری که در این مناظره به حمایت از ایشان پرداخته بودند، به صورت سرواژه آمده است. 29 آذر 1391

۰ نظر ۲۲ آذر ۹۹ ، ۲۰:۴۸
حمید درویشی شاهکلائی

باد، رعد و برق، تگرگ، طوفان، باران، سیل، ابرهای متراکم، رگبار پراکنده، طوفان دیگر و رنگین کمان عناوین فصول ده گانه کتاب «طوفان دیگری در راه است» هستند. شاید در نگاه اول از روی این عنوانها به نظر برسد که سرفصلهای یک کتاب علمی حوزه کودک را داریم می خونیم ولی «طوفان دیگری در راه است» یک کتاب رمان، اثر نویسنده نامی کشورمان، سید مهدی شجاعی است! نویسنده ای متعلق به جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی.

طوفان دیگری در راه است- سید مهدی شجاعیاین کتاب اولین بار در سال 1365 نوشته شده ولی در سال 1385 (برای انتشار) بازنویسی شده است. نیازی به تعریف از قلم معجزه آسا، خلاقیت، ذهن باز و اندیشه های قدرتمند نویسنده نیست. اولین بار تو «از به» رضا امیرخانی دیدم که خوندن نامه می تونه یکی از جالب ترین انواع روایتگری باشه. فصل رگبار پراکنده این کتاب که با 170 صفحه طولانی ترین فصل کتاب هم هست، با آوردن نامه های یه پسر و مازی جونش(مامان زینت!) به خوبی تونست تجربه خاطره انگیزی از موفقیت نامه خونی تو کتاب رو برام ثبت کنه.

کتاب نیستان (که نامش با سید مهدی شجاعی پیوند خورده) کتاب «طوفان دیگری در راه است» رو در 396 صفحه چاپ کرده. من چاپ چهارم (1386) رو خوندم با جلد گالینگور (قیمت 5500 تومان). شما هم بخونید و لذت ببرید. راستی تو فصل رگبار پراکنده نظر نویسنده در مورد حجاب اجباری که از زبان مازی جون بیان می شه (به ویژه اگه متعلق به همون سالهای دهه60 باشه) خیلی جالب به نظر می آد.

به این ترتیب بعد از سانتاماریا، صمیمانه با جوانان وطنم، خدا کند توبیایی و ... کتاب «طوفان دیگری در راه است» رو هم خوندیم و اجمالا چند نکته از هزاران ازش نوشتیم. یا علی مددی!

۰ نظر ۲۲ آذر ۹۹ ، ۲۰:۴۵
حمید درویشی شاهکلائی
شنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۹، ۰۸:۴۴ ب.ظ

کتاب «بی خوابی عمیق» محمد مهدی سیار

 

تو سر بلندی

پُر غروری

با شکوهی!

آدم به آدم می رسد،

اما تو کوهی...

این بخشی از آخرین کتابی بود که از نمایشگاه 22 کتاب تهران خریدم. «بی خوابی عمیق» عنوان مجموعه شعر محمد مهدی سیار است که مرکز آفرینش های ادبی انتشارات سوره مهر (وابسته به حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی) چند روز پیش (اردیبهشت 1388) چاپ کرده و به نمایشگاه رسونده. محمد مهدی سیار از بچه های خوب دانشگاه امام صادق علیه السلام است. دانشگاهی که بی شک با کمی تدبیر قدرتمندترین پایگاه شعر و ادب متعهد انقلاب اسلامی خواهد بود. (فاضل نطری، علی محمد مودب، میلاد عرفانپور و خیلی ها که شاید بشناسید/نشناسید!) بی خوابی عمیق محدود به قالب شعری خاصی نیست و شاعر توانایی خودش رو تو قالبهای متنوعی نشون داده.

از کتاب های درسی آن سال ها

عکس صفحه اولشان یادم است

که امیدش

به ما دبستانی ها بود

حالا بزرگ شده ایم آقا!

حال امیدتان چطور است؟

۰ نظر ۲۲ آذر ۹۹ ، ۲۰:۴۴
حمید درویشی شاهکلائی
شنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۹، ۰۸:۴۴ ب.ظ

کتاب پل معلق محمد رضا بایرامی

 

محمد رضا بایرامی، نویسنده ای است که در جشنواره های گوناگون مورد تقدیر قرار گرفته است. قبلا، کتاب فصل درو کردن خرمن رو از ایشون معرفی کردیم.

کتاب پل معلق بایرامی هم در جشنواره هایی چون کتاب سال شهید حبیب غنی پور 1382، جشنواره دفاع مقدس 1383، جشنواره قلم زرین 1383 برنده جایزه شده است.

عقاب ده دست بده! برای اونایی که این کتاب رو خوندن، جمله آشناییه.

رمان پل معلق، جنگ رو از یک زاویه جدید می بینه. داستان سربازی است که در جنگ ایران و عراق تو نیروی هوایی بوده. البته یه جورایی این سرباز به آخر خط رسیده و همین خواننده رو منتظر نگه می داره تا ببینه آخرش چی می شه! این سرباز چی کار می کنه؟

نشر افق (مجموعه ادبیات امروز؛ رمان2) کتاب پل معلق را در 131 صفحه چاپ کرده. قیمت چاپ هشتم 1386: 1500 تومان.

۰ نظر ۲۲ آذر ۹۹ ، ۲۰:۴۴
حمید درویشی شاهکلائی

 

کتاب دا در اولین روز نمایشگاه کتاب، پر فروش ترین کتاب انتشارات سوره مهر بود.

به گزارش ستاد خبر انتشارات سوره مهر، در اولین روز نمایشگاه کتاب غرفه سوره مهر روز پر کاری را پشت سر گذاشت و میزبان بازدید کنندگان و نویسندگان مختلفی بود.

در این روز، کتاب دا، خاطرات سیده زهرا حسینی از دوران جنگ در خرمشهر، از جانب بازدید کنندگان با بیشترین استقبال مواجه شد و به عنوان پر فروش ترین کتاب سوره مهر در روز اول نمایشگاه انتخاب گردید. کتاب دا در نمایشگاه بیست و دوم کتاب، به چاپ پنجاهم رسیده است!

همچنین کتاب های سه گانه فاضل نظری (دانشجوی سابق و استاد فعلی ادبیات دانشگاه امام صادق علیه السلام)، شامل « اقلیت »، « گریه های امپراطور» و « آن ها» که مجموعه اشعار وی به زبانی جدید با استعاراتی بدیع است در رده دوم فروش انتشارات سوره مهر قرار گرفت. یعنی شما می تونین اینها رو (که «آنها» جدیدشه) رو تک تک بخرین یا سه تایی با هم تو یک پک قشنگ و شکیل! 

کتاب شعر جدید آقای سیار (بی خوابی های عمیق) رو سوره مهر چاپ کرده است و تو نمایشگاه به فروش می رسه. سیار از دانشجویان حال حاضر دانشگاه امام صادق علیه السلام است. دانشگاه امام صادق علیه السلام، شاعران جوان و بزرگی رو به ادبیات متعهد انقلاب اسلامی معرفی کرده.

۰ نظر ۲۲ آذر ۹۹ ، ۲۰:۴۴
حمید درویشی شاهکلائی

  کتاب فصل درو کردن خرمن رمانی است که ظاهرا برای نوجوانان نوشته شده است. البته این به نظر من یعنی سن حداقلی! به این معنا که حداقل باید نوجوان باشید! جوان و میانسال و پیر هم می توانند استفاده کنن، به طور اولی!

محمد رضا بایرامی نویسنده این کتاب، کتابهای زیادی نوشته و بیشتر اونا هم در حوزه نوجوانان است. کتابهاش هم معمولا جوایز داخلی و خارجی هم برده.

داستان کتاب فصل درو کردن خرمن بایرامی تو سال 57، سال انقلاب می گذره. یه داستان انقلابی. راوی اول شخص داستان یک نوجوون پسره که موقع ثبت نام مدرسه شه. (آخر تابستونه و فصل درو کردن خرمن) داستان رو لو نمی دم، خودتون برید بخونین! همذات پنداری با نوجوان قصه حتما لذت بیشتری را نصیبتان می کند. بخوانید و لذت ببرید!

اولین چاپ دفتر ادبیات انقلاب اسلامی سوره مهر از این کتاب، به صورت تک جلد، به قیمت 2900 تومان (1387) منتشر شده است.

چاپ های قبلی این کتاب با عنوان بادهای خزان در دو جلد منتشر شده.

۰ نظر ۲۲ آذر ۹۹ ، ۲۰:۴۴
حمید درویشی شاهکلائی
شنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۹، ۰۸:۴۴ ب.ظ

کتاب داستان سیستان رضا امیرخانی

 

رضا امیرخانی اگر معروفترین نویسنده ایرانی نباشد، از معروفترین هاست. ارمیا، ناصر ارمنی، من او، نشت نشا، از به، داستان سیستان و اخیرا هم بی وتن. نویسنده ای متعلق به جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی ایران.

عید امسال توفیقی شد تا داستان سیستانش رو بخونم. یادداشت های شخصی رضا امیرخانی از یک سفر.داستان سیستان رضا امیرخانی

داستان سیستان مربوط به سفر مقام معظم رهبری به سیستان و بلوچستانه. ده روز با رهبر. (یا به سبک جدانویسی امیرخانی «ره بر») این سفر تو اوج خطر حمله آمریکا اتفاق می افته. امیرخانی تو این کتاب خیلی حرفها را می زنه. خیلی چیزها از آقا رو می کنه. خیلی چیزها از رفتار مسئولین رو تابلو می کنه. جلوه های جالبی هم از رفتار اقشار مختلف مردم نشون می ده.

انتشارات قدیانی این کتاب رو در 304 صفحه چاپ کرده. نسخه ای که من از این کتاب خودندم چاپ شونزدهمش بود!

۰ نظر ۲۲ آذر ۹۹ ، ۲۰:۴۴
حمید درویشی شاهکلائی
شنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۹، ۰۸:۴۴ ب.ظ

کتاب پرواز تا بی نهایت، شهید عباس بابایی

 

عباس بابایی، از جمله شهدایی است که زندگی بسیار آموزنده و پرافتخاری دارد. هر چه در وصف این شهید بگوییم کم است. نقش خدا در زندگی در برخی زندگی ها مثل زندگی این شهید (و شهید صیاد شیرازی) بسیار پررنگه. عجیب اونایی که خودشان رو برای خدا خالص کردند، جلوه های عظمت و قدرت خدا را درک کردند. صیاد خیلی زود فرمانده ارتش شد. شهید بابایی هم خیلی زود معاونت عملیات نیروی هوایی.

کتاب پرواز تا بی نهایت، شهید عباس بابایی


کتاب پرواز تا بی نهایت گرچه تلاشی بوده تا جلوه هایی از زندگی این شهید رو بیان کنه، نثر چندان دلچسبی ندارد ولی محتوای خاطراتی که نقل شده هر خواننده ای را جذب می کند. خاطرات کتاب بر اساس ترتیب زمانی مرتب شده اند و سیر پر فراز و نشیب زندگی شهید بابایی به خواننده این لذت رو می ده که باز هم دنبال کنه.
نشر آجای تهران (نیروی هوایی ارتش) این کتاب را در 269 صفحه چاپ کرده است. کتاب پرواز تا بی نهایت اون نسخه ای که من خوندم چاپ نهم (1383) بود. احتمالا تا به امروز به دفعات بیشتری چاپ شده است.

۰ نظر ۲۲ آذر ۹۹ ، ۲۰:۴۴
حمید درویشی شاهکلائی

 مشق سرخ، فصلنامه تخصصی دفاع، آموزش و مبارزه فرهنگی؛ توسط جمعی از جوانان و نوجوانان بسیجی حوزه 2 شهید امرالله قربانی قم منتشر می شود. سید محمد ابراهیم جنابان (دانشجوی سال اول رشته ما، معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق علیه السلام) که مدیر روابط عمومی این مجموعه است، این نشریه رو به من معرفی کرد.

طراحی قشنگ و حرفه ای داره. مطالب جالب و خوندنی هم همین طور. رتبه دوم جشنواره نشریه نگاری بسیج هم شده. خیلی خوب می شه اگه همه نوجوونها و جوونهای همه حوزه های بسیج سراسر ایران بیان و تلاش کنن نشریه تولید کنن. بی شک جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی به این سنخ کارها خیلی نیازمنده.

مشق سرخ

بعضی مطالب قشنگ این شماره (شماره 5):

 این مرد اصلا با ترس رفیق نیست! (نگاهی کوتاه به بازتاب شجاعت دکتر احمدی نژاد در عرصه بین المللی)

اعلامیه، ابزار مدیریت امام

مصاحبه با سید احمد خاتمی

اخبار ساعات آغازین جنگ ایران و اسرائیل (که هنوز رخ نداده است!)

شعرهایی از میلاد عرفان پور

داستان کمیک استریپ یک رئیس جمهور (احمدی نژاد)

و ...

۰ نظر ۲۲ آذر ۹۹ ، ۲۰:۴۴
حمید درویشی شاهکلائی

 

داشتیم برای نماز مغرب می رفتیم که اطلاعیه ای دیدیم: قدردانی از علیرضا جهانشاهی، طلبه سیرجانی، 21:30 مسجد. کمی بعد فهمیدیم خود طلبه سیرجانی هم در جلسه خواهند بود! خوشحال شدیم! باور کنید! آدم مشهور خیلی دیدیم. ولی بعضی ها واقعا یه چیز دیگه اند.

جلسه تا یک و نیم ادامه داشت. البته برای ما مشکلی نبود! این آقای جهانشاهی بودند که هنوز شام نخورده بودند و باید تازه کارشون رو برای ما توجیه می کردند که چرا اعتراض کردند! باور کنید! جلسه ای که قرار بود تشکر باشه، با این موضوع شروع شد که کار شما جوسازی بوده! شما اصلا از فرصتها استفاده نکردید و هدفتان اصلاح نبوده و ...

با این که فن بیان ضعیفی داشت، جوابهای قانع کننده ای داد. خاطرات خنده داری هم گفت. جو جلسه کاملا به نفعش برگشت. (البته از اول هم به نفعش بود!)

نکته های فراوونی تو این جلسه که هر کدومش می تونه چند تا مطلب باشه.

مسجد دانشگاه امام صادق علیه السلام، شب پرشوری داشت. به خبر اول سایت بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام توجه کنید:

طلبه سیرجانی در دانشگاه امام صادق علیه السلام:

رئیس اداره ا.... سیرجان اولین زمین خواری است که باید در دادگاه محاکمه شود

حجت الاسلام علیرضا جهانشاهی که هم اکنون در مرخصی از زندان به سر می برد، با حضور در دانشگاه امام صادق علیه السلام ضمن بیان فلسفه راهپیمایی نمادین خویش، به سوالات و شبهات مطرح شده پاسخ داد.

وی در این دیدار صمیمانه که به دعوت جمعی از دانشجویان دانشگاه امام صادق علیه السلام صورت گرفت، در پاسخ به یکی از سوالات مطرح شده، فیلم ثبت نام زمین را توطئه یکی از نهادهای امنیتی سیرجان دانست.

جهانشاهی هم چنین از سکوت مدعیان عدالتخواهی که تنها به نوشتن سوگنامه بسنده کردند، انتقاد کرد و از ادامه حرکت اعتراضی خود از 20 تیر (سالروز دستگیری اش در سال گذشته) خبر داد.

علیرضا جهانشاهی که در رسانه ها به نام طلبه سیرجانی شناخته می شود، در اعتراض به زمین خواری های سیرجان، تا کنون دوبار به زندان محکوم شده و از دوره دوم محکومیت ایشان، 14 ماه باقی مانده است.

 

از عدالتخواهان هم کمی شاکی بود که چرا سکوت؟ مگر چند نفر را می تونن زندانی کنن؟ قضیه دانشگاه آزاد و سلیمی نمین که تنها در برابر جاسبی (البته جریان فلان حامی جاسبی) قیام کرده، هم بحث شد که نباید سلیمی نمین را تنها گذاشت. اگه تنهاش نذاریم، کسی زندانی نمی شه. آقا هم موافق این حرکتهاست. مگه جایی که بی عرضه گی نشون بدیم و زندونی بشیم! گفت که معلوم نیست که واقعا به دستور رهبری آزاد شده باشه. اصلا آزاد که نیست! مرخصیه! باید خودش رو هم چند وقت یهه بار معرفی کنه. از تجربیات تجمع کردن و ... نکات آموزشی خوبی گفت! سوال مهمش این بود که جرمش چیه! خیلی ناراحت بود که کسی ازش نپرسیده: سند شما برای قضیه زمین خواری چیه؟! راستی اونو به خاطر نشر اکاذیب نگرفتن، به خاطر تشویش اذهان گرفتن! گفت: ای کاش روزنامه ها اینو تیتر می کردند که اداره اطلاعات سیرجان، زمین خوار بزرگ سیرجانی است که باید تو دادگاه محاکمه بشه. بعدش هم گفت که رئیس اداره اطلاعات سیرجان... . مسجد پر از تکبیر شد!

فضای دانشجویی جلسه وارد خود انتقادی شد و از بسیج به خاطر محافظه کاری ها و سستی ها و ... انتقاد داشت و خبر از تشکیل نهاد جدیدی داد. (البته همه هنوز افتخار می کنن که تحت عنوان به اقدامات بسیجی گونه خود ادامه بدهند.) قرار هم شد برای دهم اردیبهشت از آقای زاکانی نماینده مجلس دعوت کنن تا دوباره پرچم مبارزه با فساد در کشور بلند بشه. چه بهتر که این عنوان برای بسیج باشه، ولی اگه نخواستن نهاد جدیدی که اسمی مثل کانون مطالبه عدالت، یا بسیج مستضعفین دانشگاه امام صادق علیه السلام یا ... خواهد داشت، این پرچم را بلند خواهد کرد. زاکانی چند وقت پیش هم دعوت شده بود که با مخالفت شخص ریاست دانشگاه مبنی بر ورود ایشون، موج بزرگی در انتقاد از دانشگاه امام صادق و مطالبات دانشجویی تو دانشگاه شکل گرفت ولی متاسفانه با بی تدبیری مسولین بسیج خوابید! البته آتیش زیر خاکستر! البته ما اینو خوب می دونیم دانشگاه ما از پاک ترین نهادی کشوره و انتقادات ما بیشتر به مسائل و رویکردهای علمی و آموزشی و پژوهشی است و وقت و انرژی مطالبه گری باید صرف مسائل بزرگتر بشه و باید با کله گنده ها و شکم گنده های این طیف که دارن انقلاب رو نابود می کنن، مقابله کرد تا این انقلاب رو ارزون از دست ندهیم. 

۰ نظر ۲۲ آذر ۹۹ ، ۲۰:۴۴
حمید درویشی شاهکلائی
شنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۹، ۰۸:۴۳ ب.ظ

یادداشتی بر اخراجی های مسعود ده نمکی

1.همه کارهای مسعود ده نمکی، از مستند «فقر و فحشا» گرفته، تا مستند «کدام استقلال؟ کدام پیروزی؟» مخاطبان فراونی یافته بودند. اخراجی های یک نشون داد که فیلم بلند از ده نمکی هم می تونه فروش خوبی کنه و حتی رکورد فروش بلیط تو گیشه رو بشکنه. اخراجی های 2 ده نمکی هم دست کمی از یک نداشته و به راحتی نه تنها داره رکورد به یاد ماندنی می زنه، حتی ممکنه از مرز 6 میلیارد هم عبور کنه و واقعه فرهنگی سال بشه!
2. روی آوردن ده نمکی به فیلم سازی، در حقیقت روی آوردن یک تفکر به فیلم سازی و استفاده از رسانه و ظرفیتهای نوین فرهنگیه. تفکری که به شدت مظلومه و تنها تو همین فیلمه که تونسته حرفهاش رو به مردم برسونه. تو فیلم هم خیلی چیزها، نه به طور نمادین، بلکه مستقیم، مشخصه. طیف تفکر ده نمکی ها حقیقت رو از نگاه خودشون تو فیلم خوب بیان کردن. مثلا همه متوجه شدند که همه شهیدها فرشته نبودند! این طیف هم  چنین انتقام سختی از حاجی گرینوف ها گرفت! این طیف با این فیلم، حال خیلی ها رو گرفت!
3. اخراجی های یک در مورد رزمنده ها بود. اخراجی های دو در مورد اسراء. ظاهرا سه هم در مورد جانبازهاست. با این حساب، باید گفت که روند انتقام گیری ده نمکی هم چنان ادامه خواهد داشت. البته این انتقام گیری ها لازم است و هم برای سینما و هم برای مردم لذت بخش است. این فیلم، به نحوی حرف دل بر و بچ اسلام انقلاب ایرانه.
4. اخراجی های دو، از لحاظ فنی و هنری خیلی از اخراجی های یک بهتر است. طنز فیلم هم خیلی خوب درآمده است. دیدن فیلم در سینما هم چیز دیگری است. هم می شود خانوادگی دید، هم مجردی، هم با دوستان. هم بسیجی ها می بینند، هم غیرحزب اللهی ها. اخراجی ها رو از دست ندهید! فیلمی که همه جا نقل مجالس است. 

۰ نظر ۲۲ آذر ۹۹ ، ۲۰:۴۳
حمید درویشی شاهکلائی
شنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۹، ۰۸:۴۳ ب.ظ

فیلم و سریال در حکومت اسلامی

فیلم و سریال خوب چه فیلم و سریالی است؟
فیلم و سریال اسلامی، چه فیلم و سریالی است؟
انقلاب اسلامی که قرار بود از رسانه ها برای مقابله با تهاجم دشمن استفاده کند، چگونه فیلم و سریالی باید بسازد؟
فیلم و سریال متناسب با اهداف تبلغی، آرمانی و ... انقلاب اسلامی ایران، چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟ تعریف فیلم و سریال انقلابی (ایرانی و اسلامی) چیست؟
محتوای فیلم و سریال مورد پسند انقلاب چیست؟
حق مخاطب (مردم) از فیلم و سریالی که در یک جامعه اسلامی تولید می شود، چیست؟
جایگاه پسند مخاطب کجاست؟
آیا صدا و سیما می تواند پسند مخاطب را نشانه ای دال بر موفقیت خویش (تحقق بخشی از اهداف آن سازمان به مثابه رسانه انقلاب اسلامی) قلمداد کند؟
مسئولیت اجتماعی در فیلم و سریال سازی چگونه باید باشد؟
تکنیک ها و فنون کارگردانی و بازیگری، در فیلم و سریال تا کجا مهم هستند و باید رعایت شوند؟

سوالاتی از این دست، حداقل برای ما فرهنگ و ارتباطاتی های دانشگاه امام صادق علیه السلام که برای خودمان رسالت تبیین تئوری های اسلامی برای حکومت اسلامی می بینیم، مطرح می شود. البته با وجود سریالی چون «یوسف پیامبر» و فیلمی چون «اخراجی ها» این سوالها ممکن است برای همه پیش آید!
  ارائه پاسخ علمی به این سوالها، یقینا محتاج کار پژوهشی و به کارگیری روش علمی است ولی ما می توانیم دیدگاه خودمان را تو وبلاگمان بنویسیم و به روش علمی هم پای بند نباشیم! اصلا مثل همین دیدگاههای کارشناس که تو رادیو و تلویزیون و مجلات می بینیم!
قبل این که از شرایط «فیلم و سریالی که در/برای جمهوری اسلامی ایران تولید می شود» چیزی بگوییم، بهتر است همین جا همین رو بگویم که: اگر فیلم و سریال برای مخاطب ساخته می شود (که می شود!) همین که مورد پسند مخاطب و بیننده قرار گرفت، برای موفقیت فیلم کافیست. به این معنا که همین که «یوسف پیامبر» فرج الله سلحشور، یا «اخراجی ها»ی مسعود ده نمکی با استقبال گسترده ااخراجی های مسعود ده نمکیی مواجه می شوند، آنها باید موفق نامیده شوند، نه فاجعه. اگر این فیلم و سریالها رضایت منتقدان را به دست نمی آورند، یا به اصول حرفه ای گری پایبند نیستند و صرفا از دورهم قرار گرفتن چند فریم پدید آمده باشند(!)؛ وقتی رضایت مخاطبان را به دست آوردند، اینجا (شاید) باید تئوری های نقد فیلم و اصول حرفه ای گری را دور انداخت، نه این که به فیلم ایراد گرفت! هیچ کس نمی تواند تضمین کند که اگر اخراجی ها را یک کارگردان (آشنا با اصول و ظرائف) می ساخت، این همه فروش می کرد. کما این که هیچ فیلمی تا کنون چنین فروشی نداشته است. شاید هم رعایت قواعد کارگردانی در فیلم و سریال به افزایش استقبال از آن منجر شود، ولی نبود آن مشکل مهمی نیست.
نکته مهمی که فیلم و سریالهای انقلاب اسلامی ایران باید داشته باشند، این است که «گل به خودی» نباشند! (به تعبیر آقای سید مجید امامی، ما در جشنواره فیلم فجر، با این فیلم ها به خودمان گل می زنیم.) فیلم ها و سریالهایی که خواسته یا ناخواسته، حمله به ارزشهای انقلاب، اسلام و ایران هستند. فیلم و سریال در/برای جامعه اسلامی ایران باید به نحوی در خدمت جامعه باشد. خوبی کارهای خوب و بدی کارهای بد رو ترسیم کنه، جامعه رو یک گام به جلو ببره. مثلا اگر فیلم و سریالی به مخاطبش القا کرد که اعتیاد بده، اسراف بده، این فیلم در خدمت جامعه است.
البته این ها انتظارات حداقلی و در حد واجبات است که متاسفانه نه صدا و سیما و نه سینمای ما هیچ کدام به آن پای بند نیستند! به نظر می رسد، که فیلم و سریال انقلابی آن است که الگوی اسلام انقلابی، اسلام همه جانبه، اسلام پابرهنه ها، اسلام امام روح الله، اسلام انقلاب ایران، رو به جهانیان نشون بده. (اون قبلی ها صرافا مسئولیت اجتماعی رسانه است که خوبی و بدی رو ترسیم کنه.)
خب، با این بیان، موضع خودمون رو در قبال خیلی چیزها، ولو مختصر، بیان کردیم:
1. فیلم و سریال باید در خدمت جامعه باشه، (و چه بهتر که در راستای تبیین اسلام انقلاب ایران باشه.)
2. استقبال مخاطب خیلی خوبه ولی وقتی در راستای خدمت به جامعه نیست، (آقای صدا و سیما!) نه تنها هیچ ارزشی ندارد، مضر هم هست! (چرخه تنزل ارزشها)
3. به قول شاعر، «عشق ما سینمای ده نمکی است». حرفهای اسلام انقلاب ایران  که با استقبال هم مواجه می شود. به یاد سید شهیدان اهل قلم، سید مرتضی آوینی که به کارگردانان جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی، کارگردانان اسلام انقلاب ایران، گفت: «براداران، خسته نباشید!» (آینه جادو، جلد دوم) ما هم به مسعود ده نمکی، فرج الله سلحشور و ... می گوییم: برادران خسته نباشید! دمتان گرم!

۰ نظر ۲۲ آذر ۹۹ ، ۲۰:۴۳
حمید درویشی شاهکلائی
شنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۹، ۰۸:۴۳ ب.ظ

طلبه سیرجانی آزاد شد...

طلبه سیرجانی حجت الاسلام و المسلمین علیرضا جهانشاهی عصر چهارشنبه ۲۸ اسفند ۸۷ با دستور رهبر انقلاب از زندان اوین آزاد شد. جهانشاهی که در رسانه‌ها با عنوان طلبه سیرجانی شناخته می شود چند ماه قبل با حکم دادگاه ویژه روحانیت به اتهام تشویش اذهان عمومی در ارتباط با اعتراض به زمینخواری های سیرجان  به زندان رفت.
تو ادامه مطلب می تونید آخرین یافته های گوگل از «طلبه سیرجانی» رو ببینید. (متن و فیلم)

این نتیجه جستجوی ما در گوگل برای "طلبه سیرجانی": (هم متن و هم فیلم)

Search Results

  1. طلبه سیرجانی آزاد شد

    طلبه سیرجانی که پس از اعتراض به پرونده زمینخواری در سیرجان و با وجود حمایت مردم این شهر در دادگاه کرمان محکوم شده بود، پس از مدتی و به دنبال اعتراض ...
    www.rajanews.com/detail.asp?id=25940 - 11k - Cached - Similar pages
  2. طلبه سیرجانی آزاد شد

    طلبه سیرجانی که پس از اعتراض به پرونده زمینخواری در سیرجان و با وجود حمایت مردم این شهر در دادگاه کرمان محکوم شده بود، پس از مدتی و به دنبال اعتراض ...
    www.asriran.com/fa/pages/?cid=67826 - 25k - Cached - Similar pages
  3. راهپیمایی انقلابی طلبه سیرجانی در اعتراض به عدم رسیدگی به پرونده ...

    آخرین اخبار از راهپیمایی اعتراضی انقلابی طلبه عدالتخواه سیرجانی ... حرکت انقلابی طلبه عدالتخواه سیرجانی در این گفتگو آقای جهانشاهی با اعلام اینکه هم اکنون ...
    www.edalatkhahi.ir/002736.shtml - 39k - Cached - Similar pages
  4. پاسخگویی سران سه قوه >> طلبه سیرجانی

    اینک با اعتراض به برخورد دوگانه و به دور از عدالت دستگاه قضایی با طلبه سیرجانی به بهانه عدم رعایت شأن روحانیت اینگونه عملکردها را به نقد افکار عمومی گذاشته ...
    pasokhgooee.persianblog.ir/tag/طلبه+سیرجانی - 23k - Cached - Similar pages
  5. آفتاب - پیگیری اعتراضات طلبه سیرجانی در کمیسیون اصل 90 مجلس

    حسنپور وعده داد که موضوع زمینخواران سیرجان را با جدیت در کمیسیون اصل 90 و سایر مراجع ذیربط پیگیری خواهد کرد و از آقای جهانشاهی خواست تا به این راهپیمایی ...
    www.aftabnews.ir/vdcfmjde.w6dvvagiiw.html - 27k - Cached - Similar pages
  6. شکنجه جانباز و بازداشت طلبه سیرجانی به دلیل اعتراض به زمین خواری ...

    یکی از دانشجویان عضو جنبش عدالتخواه دانشجویی در گفتگو با ما ضمن اعلام این خبر گفت: علیرضا جهانشاهی طلبه سیرجانی که در اعتراض به برخی زمینخواریهای صورت گرفته ...
    7tir.biz/news/index.php/1095/ - 141k - Cached - Similar pages
  7. طلبه سیرجانی آزاد شد - سایت خبری بوشهر نیوز

    سایت خبری بوشهر نیوز،اطلاع رسانی،سیاسی،اجتماعی،وضعیت قرمز،استان بوشهر.
    www.bushehrnews.ir/farsi/index.php?option=com_content&task=view&id=6528&Itemid=12 - 14k - Cached - Similar pages
  8. طلبه سیرجانی بازداشت شد

    12 جولای 2008 ... طلبه سیرجانی در مسیر پیادهوری به سمت تهران در اعتراض به آنچه زمینخواریهای این شهر ... طلبه سیرجانی راهپیمایی اعتراضی خود را از سر گرفت ...
    www.aftab.ir/news/2008/jul/12/c1c1215846694_politics_iran_alireza_jahanshahi.php - 120k - Cached - Similar pages
  9. ..:: Motalebe.ir ::.. --سرزنش نامه ای برای طلبه سیرجانی

    ۳-با کمال تاسف مسموع شده مشتی دانشجو نمای خالی از علم و دیانت که اعمال و رفتارشان چپهای لامذهب دهۀ ۵۰ را به یاد می آورد قصد ادامه مسیر طلبه سیرجانی به شکل ...
    www.motalebe.ir/index.php?action=show_news&news_id=4817 - 39k - Cached - Similar pages
  10. نامه ای از طلبه سیرجانی در زندان اوین - فلک را سقف بشکافیم

    نامه ای از طلبه سیرجانی در زندان اوین. پنجشنبه 10 بهمن 1387 ساعت 4:20 صبح. باسمه تعالی قال مولانا امیرالمومنین علیه السلام: ...
    membar.parsiblog.com/820389.htm - 54k - Cached - Similar pages

و  تصاویر:
Results 1 - 4 of about 4 for طلبه سیرجانی (0.09 s)

In order to show you the most relevant results, we have omitted some entries that seemed similar to the displayed results.
If you like, you can repeat the search with all results included.
|
|
|
|
|
|
Get the latest videos on طلبه سیرجانی with Google Alerts.

 Results 1 - 10 of about 16,900 for

طلبه سیرجانی.‎ (0.29 seconds) 

۰ نظر ۲۲ آذر ۹۹ ، ۲۰:۴۳
حمید درویشی شاهکلائی

نشریه فرهنگی تحلیلی راه، در شماره 9+30 خودش، یعنی شماره اسفند 87، مطلبی با عنوان بیست و شش استاندارد خشن برای فیلم سازی به قلم آقای رضا زاده محمدی نوشته و اونو مانیفست نجات سینمای ایران نامیده است.

قسمت اول، توصیف بدبینانه (و شاید هم واقع بینانه ای) از سینمای ایران داره و در قسمت دوم اعلام می کنه که «ما به استاندارد و خط کش و متر نیاز داریم.» تا ابنجا ها تقریبا با هم مشکل نداریم. سینمای ما نیاز به معیارهایی برای نقد و بررسی داره تا هر چیزی به اسم فیلم، تو سینما پخش نشه. تهیه چنین استانداردی مسلما کاری درخور توجه و تقدیر است. شجاعت نویسنده در تهیه چنین استانداردهایی رو می ستایم. در  ادامه که روح مطلبه، 26 استاندارد (ساختی و محتوایی) ذکر شده که به زعم من (منی که شاید نهایتا 2 واحد درباره فیلمسازی و امور جانبی خونده باشم!) حداقل باید کمی اصلاح بشن. این استانداردها قراره سینمای ما رو نجات بده ولی احتمالا با وجود این معیارها هیچ فیلمی ساخته نمی شه!

بعضی از این استانداردها رو با هم یه نگاهی کنیم:

1.                                «هر پلان حداکثر چهل ثانیه باشد.»

طول هر پلان باید متناسب با محتوای اون پلان و فضای کل فیلم تعیین بشه. قبول که عمدتا پلانهای سینمای ما طولانی تر از حد معقولند و فیلم ها بی جهت کش اومدند ولی مثلا فیلم سوزن بان که به تعبیر استادمان (دکتر نجفی) توسط یه آدم ملحد (و البته ایرانی!) ساخته شد و واتیکان هم بهش جایزه داد. این فیلم داستان سوزن بانی رو نشون می داد که به خاطر جدایی از معنویت(=دین)، زندگی براش طولانی و خسته کننده می گذشت. خب، کارگردان برای نشون دادن این حالت، باید پلانهای طولانی و حتی تکراری بگیره تا نفرت مخاطب از یک همچو زندگی برانگیخته بشه. اگه پلانهای این فیلم 40 ثانیه ای بود که فیلم تاثیر خودش رو نمی ذاشت!

2.                                «نریشن و ... نداشته باشد!»

قبول که داستان فیلم، پیام فیلم و کلا خود فیلم باید با تصاویر به مخاطب منتقل بشه ولی یک نریشن خوب و متناسب معجزه می کنه. این درسته که هر فیلمی نریشن لازم نداره و به عبارتی این ناتوانی سینمای ماست که توش اینقدر نریشن داریم ولی حذف نریشن، آن هم به این سادگی، چندان منطقی نیست. (برای نریشن خوب که لازم نیست مثال بزنم!)

3.                                «توهم، تخیل و خواب دیدن نداشته باشد.»

شاید ربطی نداشته باشد، احسن القصص قرآن، یوسف، همه اش با خواب همراه است! چرا تو سینما کسی خواب نبیند؟ به نظر می رسد، هر چیزی اگر به طور متناسب و متعادل استفاده شود، خوب است، نه اینکه صفر و یکی نگاه کنیم. هر 14یک از استاندارد اول این نقص رو دارن و از واقعیت به دور افتاده اند.

4.                                با استاندارد 15، آخرین استاندارد، کاملا موافقم: تناسب لوکیشن با وضعیت مالی.

5.                                استانداردهای محتوایی با این استاندارد (16م) شروع شده که کارگردان نمی تونه پشت سر هم مبدع سه فیلم باشه مگر با سه سال فاصله. سوال اینه که این عددها از کجا اومدن؟ چه کسی ادعا کرده خلاقیت کارگردان با دو تا فیلم تموم می شه و برای سومی باید صبر کرد تا سه سال بگذره، دوباره خلاقیتش رشد کنه؟

6.                                استاندارد17: چرا نباید درباره سینما و بازیگری فیلم ساخت؟ چرا شخصیتهای فیلم نباید نویسنده، موسیقی دان، نقاش یا خطاط باشند؟ چگونه تبیین می کنید که اینها عامل شکست سینمای ما بوده اند؟ به راستی نمی شود در یک سینمای خوب، فیلمی درباره فیلم ساخت؟ چرا؟

7.                                در استانداردهای 18 تا 20 بعضی موضوعات دیگر ممنوع شده اند: عشق، ازدواج (حتی در فیلم خانوادگی)، زن دوم(!)، معجزه، کرامت، شفا یافتن و .... فکر می کنم ما باید فیلم بسازیم که این موضوعات رو درست جا بیندازیم. اگر تاکنون نتوانسته ایم، یعنی دیگر سراغش هم نرویم؟

8.                                استاندارد 21 کمی قابل قبول تر است: پایان فیلم از دید بیننده عادی، مبهم نباشد. گفتم «کمی» چون چه اشکالی دارد برخی مسائل مبهم تمام شود و مخاطب هر گونه که خواست، تمام کند. چه اشکالی دارد، ادامه اش تو شماره2!

9.                                استاندارد 22 ساخت فیلم فلسفی رو تنها حق کارگردانی می دونه که دو فیلم عادی ساخته باشه که هزینه فروشش بیشتر از هزینه تولیدش باشه. ایده خوبی برای جلوگیری از ساخت بی رویه فیلم فلسفی است. ولی چگونه تبیین می کنید که یک کارگردان فیلم اولی نمی تواند فیلم فلسفی خوب بسازد؟

10.                             برای استانداردهای 23 تا 26 هم توجیه خوبی به ذهنم نمی رسد. چرا باید از توی آرشیو مجلات یا آرشیو نیروی انتظامی فیلم ساخت؟ چرا باید زمان و مکان در فیلم ها مشخص باشد؟ چرا باید امرار معاش شخصیت ها بیان گردد؟ مگر نمی توان فیلم پلیسی خوب ساخت و از آرشیو نیروی انتظامی استفاده نکرد؟ مگر همه فلیم های خوب خانوادگی رو بر اساس مجلات نوشته اند؟ مگر نمی شود فیلم خوبی ساخت و وضع امرار معاش شخصیت هایش مبهم باشد؟ به نظر می رسد، باید جوابهای قانع کننده ای به این سوالات داد.

۰ نظر ۲۲ آذر ۹۹ ، ۲۰:۴۳
حمید درویشی شاهکلائی

مجله فرهنگی تحلیلی «راه»، که تقریبا همان تحریریه چهارم مجله «سوره» بود، حدود یکسال قبل با 192 صفحه سیاه سفید متولد شد. البته کمی قبلش ویژه نامه ای در رثای قیصر امین پور هم به عنوان پیش شماره بیرون داده بود. تا چند شماره، شکل ظاهری و بصری مجله افتضاح بود ولی محتوای خوبی داشت. تمام سرمایه جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی

به بهانه پرونده ویژه سال 87

 در قالب یک نشریه بیرون می اومد که فقط به خاطر محتوای انقلابی اش و به عبارتی نگاه انقلابی به مسائل حکومت اسلامی خونده می شد. (اون هم احتمالا توسط ما قشر نو روشنفکران مذهبی تو دانشگاهها.) به مرور ظاهرش هم کمی بهتر شد. پیش بینی می شد بعد چند شماره کاملا کم بیاره و حرفی برای گفتن نداشته باشه. اما «راه» به راهش ادامه داد، گاهی دیر می اومد ولی خوب می اومد. «راه» نشون داد حرفهای بیشتری برای گفتن هست. موضوعات متعددی هست که می شه بهش پرداخت. «راه» عوض همه ما در جبهه فرهنگی جنگید. هنوز در مقایسه با نشریاتی چون شهروند امروز یه تفاوتی داشت و اونم تو این دو شماره آخر بر طرف شد: نشریه تمام رنگی گلاسه «راه». با رنگی شدن «راه»، جذبه های مطالعه «راه» بیشتر شد؛ ولی «راه» نباید یادش بره که کسی «راه» رو برای ظاهرش نمی خونه! مزیت «راه»، هم چنان باید محتوای انقلابی نگر «راه» باشه. نکته ای که «راه» تو این مسیر طی کرد و داشت جا می موند، اعتدال «راه» بود که سبب دوام «راه» شد. خوب به یاد داریم که نشریاتی چون «همت» هسته های مقاومت تاکتیکی بودند که فقط به خاطر افراط از دست رفتند.

ناگفته نماند گامهایی دیگه هم هست که «راه» باید برداره تا شبیه بقیه مجله ها بشه! «راه» باید علاوه بر این سیستم توزیع پارتیزانی، از روال عادی توزیع تو دکه های روزنامه فروشی ها هم استفاده کنه. چراش نیاز به توضیح داره؟

یه نکته هم راجع به ویژه نامه سال «راه»: بیش از 20 درصد صفحات به نقد فیلمهای جشنواره فجر اختصاص یافته بود. اونم تو شماره ای که قرار بود کل سال رو پوشش بده. سوال اینجاست که وقتی ما اینقدر تو جشنواره و فیلم سازی با آرمانهای انقلاب فاصله داریم و فیلم و سینما، رسانه انقلاب نبوده و نیست، چرا اینقدر باید سینما رو بزرگ کنیم؟ فیلم نقطه ضعف جبهه فرهنگی انقلابه. تولید فیلم خوب (فیلم انقلابی، انتظاری که انقلاب از فیلم دارد و کارکردی که سینما برای انقلاب باید داشته باشد.) فعلا ظاهرا مقدور نیست؛ با اغماض شاید به تعداد انگشتان فیلم قابل قبول داریم. چرا باید با بزرگ کردن واقعه چند روزه فیلم فجر به تعبیر آقای سید مجید امامی، به خودمان گل بزنیم؟ باید ذهنیت جامعه را به سمت دیگری برد، رسانه های انقلابی (تر!): کتاب، هنرهای تجسمی، اردوهای راهیان نور و ... [البته شما تقریبا بی تقصیرید که بزرگترین رویداد عرصه فرهنگ کشور، یه جشنواره فیلم (در بهترین حالت: غیر انقلابی) است.]

با آرزوی دوام راه «راه».

اللهم عجل لولیک الفرج...

۰ نظر ۲۲ آذر ۹۹ ، ۲۰:۴۳
حمید درویشی شاهکلائی
سه شنبه, ۱۳ مهر ۱۳۹۵، ۰۴:۲۹ ب.ظ

نشریه‌های هیئتی و مسجدی

دنبال نشریه برای مسجد و هیئت محله خود هستید؟!
۱- «فتح»، ویژه‌نامه باسابقه ماه‌نامه «حیات» بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه‌السلام است. این ویژه‌نامه هدف خود را رصد و تحلیل گفتمان انقلاب اسلامی برای عموم مردم قرار داده است. شب‌های محرم، فتح، ویژه‌نامه تخصصی هیئت میثاق با شهدا می‌شود. شما می‌توانید فایل آماده‌چاپ و قایل ویرایش فتح را دریافت کنید و یا با تغییراتی در مسجد خود منتشر کنید. (مثلا مصاحبه، عکس‌ها، یادداشت‌ها و خبرهایی مرتبط با محله خود را کار کنید.) فتح در اندازه یک برگه آسه (دوبرگه آچهار) قابل چاپ است. (@fathISU)
۲- «هیهات» هم امسال دومین سال خود را می‌گذراند. هیهات در یک برگه آچهار چاپ می‌شود. هیهات ویژه همین ۱۰ شب محرم است و در طول سال منتشر نمی‌شود. (@ayyamnet_ir)
۳- نشریه «سنگرمحله» امسال وارد چهارمین سال خود شده است. سنگر محله،‌ البته هفته‌نامه است و در قابلیت ویرایش و بومی‌سازی، پیشگام بوده است. (http://sangaremahalle.ir)
بچه‌های سنگر محله، امسال، بعد از پویش‌های خانوادگی (#بخشیدم) و مسجدی (#من_و_مسجد و #امام_جماعت_باس) پویش #هیئت_بهتر را (@heyatebehtar_ir) راه‌انداخته‌اند و به گفتمان‌سازی در این حوزه هم مشغول‌اند.
@pavaraqi

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ مهر ۹۵ ، ۱۶:۲۹
حمید درویشی شاهکلائی
دوشنبه, ۸ شهریور ۱۳۹۵، ۰۹:۳۷ ق.ظ

کاهش قیمت محصولات در فروشگاه داریم‌نقطه‌آی‌آر

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۹۵ ، ۰۹:۳۷
حمید درویشی شاهکلائی

در طول سال‌های تحصیل، فایل‌های ارزشمندی را جمع‌آوری و یا تولید کردم! بسیاری از آن‌ها برای دانشجویان و علاقه‌مندان حوزه ارتباطات،‌ علوم انسانی و حتی مردم کوچه‌بازار هم مفید است.
زکات علم،‌ نشر آن است!
برای ارائه منظم و آسان فایل‌ها در اینترنت،‌ بهترین گزینه پایگاه‌های فروشگاه‌ساز هستند! فروشگاه‌ساز فایلی پیدا کردم که امکاناتی خوبی دارد. منتهی باید پول پرداخت! (البته قیمت‌ها در سطح نازلی قرار دادم تا همه بتوانند به سهولت استفاده کنند!)

به این ترتیب، فروشگاه اینترنتی فایل داریم‌نقطه‌آی‌آر متولد شد! 

اگر از فروشگاه اینترنتی فایل «داریم‌نقطه‌آی‌آر» خرید کنید، پول‌های شما صرف امور خیریه خواهد شد!
ما دنبال کسب درآمد نیستیم! 

از ایده‌ها،‌ نظرات و همکاری‌های شما هم استقبال می‌کنیم!


filesell
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ شهریور ۹۵ ، ۱۹:۴۷
حمید درویشی شاهکلائی

برای شمایی که دلتون مثل من تنگ شده برای مجالس اهل بیت:

اولین برنامه هیئت یکشنبه‌های #بسیج_دانشگاه_امام_صادق؛ #میثاق_با_شهدا در سال جدید

یکشنبه، 22 فروردین، بعد از نماز عشاء

ان شاء الله بخشی از محتوا را در @menbar به اشتراک خواهم گذاشت

هیئت میثاق با شهدای بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۵ ، ۱۲:۴۸
حمید درویشی شاهکلائی

رفیق من بود. مدتی همکار بودیم. خیلی متواضع بود، همین طور اهل شوخی و نشاط. 

نزدیکی های اربعین امسال نمیدونستم بالاخره میتونم زائر باشم یا نه، کارم رو راه انداخت. وقتی فهمیدم خودش اربعین کربلا نیست، تعجب کردم. کجا میتونست بره؟ از سفر که برگشتیم، شنیدم رفته سوریه. بسیجی بود؛ آماده حضور در میدان‌هایی که بهش نیازه. بچه دومش همین دو ماه پیش به دنیا اومده. کی فکرش را میکرد؟ 

چه زود پرواز رو یاد گرفت؛ 30/9/1394

کمتر از یک ماه در جبهه‌های درگیری حضور داشت.

عربی محلی بلد بود. این یک مزیت فوق العاده است که زبان دشمن را بلد باشی.


شادی روح همه شهدای مدافع حریم اهل بیت، به ویژه شهید حمیدرضا اسداللهی و به امید طی طریق شهیدان؛ صلوات

تا چند روز خبر شهادتش تایید نشد. با عملیات صورت گرفته در روزهای بعد، پیکر مطهر این شهید عزیز به دست آمد و شهادت او تایید شد.

نخبه بود؛ هم در علم و هم در عمل. پاسدار و عضو رسمی سپاه نشد؛ شاید نمی‌خواست محدودیت‌های سپاه در خروج از کشور، دست و بالش رو ببنده.

حمید اسداللهی انتخاب خودش را انجام داد. به جای دکتری و جذب رسمی و سرگرم شدن به دو تا بچه هاش، پرواز را انتخاب کرد.

همه ش دارم به این فکر میکنم که صفایی ندارد ارسطو شدن، خوشا پرگشودن، پرستو شدن.

پاسدار شهید حمیدرضا اسداللهی

جهادی بود؛ از اردوهای جهادی گرفته تا رزم‌های جهادی

شهید حمیدرضا اسداللهی

استوار مثل سرو

پاسدار شهید حمیدرضا اسداللهی

او اسلحه به دست گرفت و رفت برای دفاع از حریم انقلاب اسلامی

جز آستان توام در جهان پناهی نیست

پاسدار شهید حمیدرضا اسداللهی

ما را برای دفاع از این حریم آفریده اند...

شهید حمیدرضا اسداللهی

مدافع حریم انقلاب اسلامی

حاج حسین براتی در کانال تلگرامی کال گراف (@kaalgraph) نوشت:

می‌گفت برای عبارت "مدافع حریم انقلاب اسلامی" طرحی بزن. "مدافع حرم" برایشان کم است. این‌ها می‌روند تا از مرزهای انقلاب دفاع کنند.
نمی‌دانستم اولین شهیدی که این لوگو را زیر عکسش می‌گذارم خود اوست.
حالا دیگر هیچ آرزویی ندارم جز پیوستن به او...

یک تشنه به سوى موج یم راهى بود

در حال تلذى مٓثٓل ماهى بود


سرباز و مدافع حریم عترت

آن مرد حمید اسداللهى بود


#صادق_غریب 


در جبهه ى حق به همره جبرائیل

مى خواست که لشکرى کند او تشکیل


تا موسم وعده ى الهى گردد

نابود کند سلسه ى اسرائیل


#صادق_غریب 

حمید اسداللهی

ان شاء الله اون روز که امام زمان ما با سپاهی از شهیدان مثلا همین آقا حمید اسداللهی یا عموی عزیز خودم می آد، سرافکنده نباشیم. باید شهید شد وگرنه می‌میریم.

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ دی ۹۴ ، ۲۰:۳۳
حمید درویشی شاهکلائی

امام خامنه‌ای

در معارف دینی عمیق باشید

مثل فردوسی، مثل حافظ!

شما اگر بخواهید به لوازم اسوه بودن و الگو بودن عمل کنید، بایستی معرفت دینی و معرفت اسلامی خودتان را عمق ببخشید؛ و این در گذشته‌ شعر ما وجود داشته. شما نگاه کنید، شاعران برجسته‌ ما اغلب - حالا نمیگویم همه – اینجورند؛ از فردوسی بگیرید تا مولوی و سعدی و حافظ و جامی. فردوسی، حکیم ابوالقاسم فردوسی است. به یک آدم داستان‌سرا، اگر صرفاً داستان‌سرا و حماسه‌سرا باشد، حکیم نمیگویند. این «حکیم» را هم ما نگفتیم؛ صاحبان فکر و اندیشه در طول زمان او را حکیم نامیدند. شاهنامه‌ فردوسی پر از حکمت است. او انسانی بوده برخوردار از معارف ناب دینی. همه‌ آن‌ها حکیم بودند؛ سرتاپای دوانین[1]شان پر از حکمت است. حافظ اگر افتخار نمیکرد به حافظ قرآن بودن، تخلص خودش را «حافظ» نمی‌گذاشت. او جزو حفّاظ قرآن است؛ «قرآن ز بر بخوانم با چهارده روایت». حالا قرّاء ما که با اختلاف قرائت هم میخوانند، معمولاً دو تا، سه تا روایت بیشتر نمی‌توانند بخوانند؛ اما او می‌توانسته با چهارده روایت قرآن را بخواند که خیلی عظمت دارد. این آشنایی با قرآن، در غزل حافظ مشهود است؛ برای کسی که آن را بفهمد.

امام خامنه‌ای، 25/4/1390

 

منتشر شده در تابلو اعلانات‌های مسجدنما و نشریه سنگر محله



[1] به مجموعه اشعار یک شاعر، دیوان گویند. جمع دیوان می‌شود دوانین.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مهر ۹۴ ، ۱۴:۴۳
حمید درویشی شاهکلائی

توهین و بی ادبی امام صادقی ها به ظریف/ شعارهای دلواپسان علیه وزیر امور خارجه/ای بی ادب ها!/ بی احترامی به ظریف/لحظه به لحظه: حمله لفظی به ظریف در دانشگاه امام صادق/واکنش استاد امام صادق به هتاکی چند دانشجو و...

اینها مهمترین بازنمایی از دانشگاه امام صادق علیه السلام در روز گذشته در فضای مجازی بود. اینها بخشی از تیترهای رسانه‌های خبری است. اوضاع در شبکه‌های اجتماعی و تلفن‌های همراه به مراتب بدتر است. تصویر بسیار بدی از دانشگاه ساخته شده است که با واقعیت همخوانی ندارد.

«ظاهرا» ماجرا از خبرگزاری ایسنا شروع شد. یک خبر از حضور آقای ظریف، وزیر خارجه، در مراسم درگذشت یک دانش‌آموخته سال‌های دور دانشگاه (که مثل دکتر ظریف، یک دیپلمات یک کارکشته بود) کار کرد. مراسم در دانشگاه برگزار شد. خبر آمیخته به دروغ، دو تیتر داشت: 

واکنش یک استاد امام صادقی به اعتراض یک دانشجو به ظریف

ظریف: برای عبور از وضعیت حاکم بر فاجعه منا برنامه داریم

در پایان این خبر، اشاره ای وارونه و خالی از حقیقت به قضیه سوالهای بدون پاسخ چند تن از دانشجویان شده است که واقعیت ماجرا را میتوانید در روایت شاهد عینی و فیلم ماجرا در رجانیوز ببینید و با دروغ‌های ایسنا آشنا شوید.

دروغ های ایسنا:

  • «هنگام خروج» از مراسم، «شعار» مرگ بر آمریکا سر داده شد (هنگام خروج، هیچ شعاری داده نمیشود. پس از خروج کامل، هم ابتدا خبرنگار صدا و سیما سوال میکند و آقای ظریف پاسخ میدهند. خبر جوری تنظیم شده است که گویا وسط مراسم ختم، حرمت مراسم را نگه نداشتند!)
  • «یک» دانشجو سوال داشت (چند دانشجو بودند.)
  • سوال با «فریاد» پرسیده شد (سوال اول و دوم با کمال آرامش پرسیده شده اند. صدای نسبتا بلند بعدی، هنگام حرکت سریع (فرار؟!) آقای ظریف و واکنشهای محافظان ایشان بوده است.)
  • «یک» سوال پرسیده شد (چند سوال پرسیده شد.)
  • «استاد» دانشگاه ... (در فیلم هیچ استادی مشاهده نمیشود. با پرس وجوهای بعدی متوجه شدیم «بعدا» یکی از کارمندان دانشگاه که از نزدیکان سببی مرحوم آیت الله مهدوی کنی است به تحریک یکی از دانشجویان جوان دانشگاه علامه طباطبایی حاضر در دانشگاه ما چیزهایی گفته است. ضمن تشکر از نیت خیرخواهانه آن کارمند و آن دانشجو، ان شاء الله همه بزرگان دانشگاه توجه داشته باشند که اعتبار دانشگاه به آسانی به دست نیامده که با «بی ادب» خواندن دانشجویان، آن را به آسانی از دست بدهیم. ما برای آن عزیز هم طلب مغفرت میکنیم. توبه کنند که به شعار مرگ بر آمریکا اعتراض کردند، خدا می‌بخشد ان‌شاءالله.)
  • همچنین توجه به این نکته ضروری است که به صرف تدریس دو واحد درسی (یا بیشتر) کسی امام صادقی نمیشود که به او بگوییم استاد امام صادقی. امام صادقی است آن دانشجو یا دانش آموخته ای است که از گزینش سخت دانشگاه رد شده است و در فضای انقلابی دانشگاه بزرگ شده است. (هرچند در برخی دوره ها این گزینش ضعیف عمل کرده است و برخی اساسا در فضای انقلابی دانشگاه زندگی نمیکنند، با تسامح به همه دانشجویان و دانش آموختگان میتوان گفت امام صادقی.)
سایتهای خبری بعدی، اخبار مستقلی بر مبنای این حاشیه تهیه کردند و با افزودن پیازداغ های قضیه، آتش جهنم را برای خود خریدند. خلاصه به نقل از یکی از کاربران، در فضای مجازی این جور جا افتاده که امام صادقیها منطق، حالیشان نیست!
هرچه هست، اعتبار دانشگاه و دانشجویان در انتشار این خبر کذب، آسیب دید.
معاونت دانشجویی، روابط عمومی و امور حقوقی خوب است قضیه را پیگیری کنند و ضمن برخورد با هرکسی که دانشجویان را «بی ادب» خوانده، به تربیت انقلابی دانشجویان بپردازند. با دستور ویژه رهبری برای تربیت انقلابی دانشجویان دانشگاه امام صادق، استاد بی غیرت، دانشجوی بی غیرت، کارمند بی غیرت و امثال اینها دیگر شایسته دانشگاه ما نیست. امام خمینی در قضیه آزادی بیان، تاکید کردند که ما باید همه قلمها (ی توهین کننده، بی ادب خوان ها) را می شکستیم و چوبه های دار در میادین شهرها برپا میکردیم. به پاسداشت آزادی بیان، باید با توهین کنندگان به دانشجویان برخورد قاطع و انقلابی بکنید. ان شاء الله دوستان متنبه شوند. «شعار مرگ بر آمریکا» شعار هر روزه ماست. حتی اگر کلیساهای آمریکا، گلبانگ اذان پخش کنند و ادعای مسلمانی بکنند، ما شعار «مرگ بر اسلام آمریکایی» را بلندتر سر خواهیم داد. هیچ فرق مهمی بین اسلام آمریکایی، اسلام رحمانی، اسلام وهابیان، اسلام صهیونیستی، اسلام حجیته، اسلام متحجرین نیست و همه آنها مقابل اسلام ناب قرار دارند.
پس از تاکیدات اخیر رهبری، واقعا تعجب دارد عده ای جوان انقلابی را به اسم افراطی گری بکوبند. همه استادان و کارمندان دانشگاه باید در جهت تربیت انقلابی دانشجویان بکوشند، نه برعکس. خواهش میکنم مسئولان رسمی یک کار ایجابی در حمایت از گفتمان تربیت انقلابی دانشجویان انجام بدهند، وگرنه با بی ادبی خواندن شعار مرگ بر آمریکا هیچ چیز درست نمیشود. استادان اخلاق باید نظر بدهند ولی بی ادبی خواندن شعار مرگ بر آمریکا، نشان از نفاق دارد. تصور اینکه لحظه ای نظام کفر و شرک استکباری آمریکا تداوم یابد، آزاردهنده است و هر آن باید در قول و عمل، شعار مرگ بر آمریکا سر داد. بیاییم در مرگ برآمریکاهایمان صادق باشیم. واقعا ما با نظام سرمایه داری آمریکا مشکل داریم، یا نه؟ اساس انقلاب اسلامی در نفی و مرگ آمریکا و شوروی (نه شرقی، نه غربی) بود؛ مگرنه مردم ما با شاه که مشکل پدرکشتگی نداشتند. ما با سیاستهای و ارزشهای زندگی آمریکایی مشکل داریم. ولی گویا بعضی‌ها ندارند و حاضرند از فرق سر تا نوک پا فرنگی بشوند.  من میترسم وقتی می بینم بعضی در دانشگاه امام صادق با کفر و شرک جهانی هیچ مشکلی ندارند ولی با دانشجویان انقلابی دانشگاه مشکل دارند. ما به کجا داریم میرویم؟ از سیره مرحوم آیت الله مهدوی کنی، رئیس فقید دانشگاه یاد بگیرند که در هیچ قضیه ای حاضر نشد به تحریک اطرافیان توجه کند و علیه دانشجویان انقلابی اش موضعی بگیرد. توجه به زمانه حاضر که رهبری تاکید کردند بر تربیت انقلابی دانشجویان این دانشگاه و نکوبیدن جوانان انقلابی به اسم افراطی گری در فهم «زشت» و «منکر» بودن رفتار برخی آقایان ضروری است.
خیلی بد و زشت است که برخی بدون توجه به واقعیت ماجرا، به دانشجویان فهیم دانشگاه امام صادق علیه السلام که کاملا مودبانه و محترمانه به وظیفه شرعی مطالبه گری خود اقدام کردند، توهین کنند و...
---
ای کاش قضیه در همین جا میماند.
امروز مطلع شدیم خبری منتشر شده از اینکه جمعی از دانش آموختگان از آقای ظریف تشکر کردند! خبر را دیدم، هیچ منبعی نداشت که کدام خبرگزاری آن را کار کرده است. به هر حال، در میان اسامی عمدتا ناآشنا، اسم برخی دانشجویان فعلی هم بود. چه طور کسی با آخرین مدرک تحصیلی دیپلم، میتواند دانش آموخته محسوب شود؟ به هر حال کمی بعد هم دیدم یکی از دوستان تاکید کرده با محتوا موافق نیست و نامه را امضا نکرده. بعد متوجه شدیم بسیاری از امضاکنندگان در ایران نیستند و...
چقدر بی اخلاقی؟ چرا دروغ؟
---
خلاصه، دوره غریبی است. گسترش قارچ گونه پایگاه‌های خبری تحلیلی و عصر شبکه‌های اجتماعی تلفن همراه دارد همه چیز را خراب می‌کند. هر کسی شده نوکر بی جیره‌ومواجیب رسانه‌های شیطانی و پشت سرهم به توزیع خبرهای کذب و تحلیل‌های غلط می‌پردازند؛ بدون این‌که در اصل خبر کمی تأمل کنند.
---
فیلم و روایت شاهد عینی را در رجانیوز پیگیری کنید. (اینجا)
به رسانه‌های مغرض و معاند، پیوند نمی‌دهیم.
---
در این قضیه یک نکته مهم دیگر هم دارم. مقصر اصلی کیست؟ دکتر جواد ظریف. بیش از دو سال است که تشکلهای رسمی دانشجویی دانشگاه امام صادق از او دعوت کرده اند که بیاید دانشگاه؛ حالا برای مناظره نمی آید، بیاید یک سخنرانی یک طرفه داشته باشد. بارها با نامه از او دعوت شده است به دانشگاه بیاید، حالا هم که آمده، پاسخگویی نمیکند. مگر ایشون مسئول نیستند؟ مگر مسئول، وظیفه پاسخگویی ندارد؟ حسب امر رهبری، از باب امر به معروف، در اینجا به آقای ظریف از موضع استعلایی و طلبکاری امر میکنم به ایشان که بیایند و در دانشگاه به سوالات دانشجویان پاسخ دهند. عملکرد ایشان مورد انتقاد و ابهام جدی است. هر تعداد محافظ هم که خواستند بیاورند. همه دانشجویان را در شدیدترین وضعیت، بازرسی کنند؛ اما بیایند و به این وظیفه شرعی و ملی خود عمل کنند. بیایند و شأن خودشان را رعایت کنند. اینجا دانشجویان فهیم، به شما احترام گذاشتند ولی فرداروزی امثال مردم عادی جنوب تهران که بعضا در هر جمله شان، سه تا کلمه ناجور وجود دارد، معلوم نیست با شما چه کنند.
توضیح: سوال از مسئولان در کشورهای کفر هم رایج است. بارها رئیس جمهورهای کشورهای کفر و شرک استکباری، با لباس راحتی در مزرعه شان، در مرخصی و تعطیلات، به سوالات رسانه ها پاسخ داده اند. مسئولان ایران اسلامی که خادم و نوکر مردم هستند، وظیفه ویژه دینی و انقلابی در این زمینه دارند.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ مهر ۹۴ ، ۰۱:۴۷
حمید درویشی شاهکلائی
چهارشنبه, ۸ مهر ۱۳۹۴، ۱۱:۰۱ ب.ظ

تحصن مجلس، یک اعتکاف سیاسی الهی

خبر تحصن یک طلبه به همراه همسر و فرزندش را در مقابل مجلس شورای اسلامی در رسانه‌ها خوانده بودم. کار عاشقانه و باصفایی بود. خانواده حاجی عمار آقای عمارلو، همه‌شان بابصیرت‌اند. (حاجی در اینجا همان حجت الاسلام است.) از قم پاشده‌اند آمده‌اند تهران 

سلامتی‌شون یک صلوات بفرستید.

سید محسن محسنی، دانش‌آموخته دانشگاه امام صادق علیه‌السلام و همان جانباز هفتاد درصدی که رهبری به او تکلیف کردند: «به اونایی که فکر می‌کنید متوجه نیستند، به اونا بگید.» او هم به تحصن مقابل مجلس پیوست تا پیامش را به نمایندگان ابلاغ و آن‌ها را متوجه کند. (فکر کنم او مازندرانی هم باشد.) فعالان فرهنگی و سیاسی و دانشجویان و امت حزب‌الله هم به مرور آمدند. مثلا (+) بنابر خاطرات رفقا، یکی از درخواست‌های مهم دانشجویان در صبح امروز، مطالعه برجام توسط نمایندگان مجلس بوده است.


من هم عصر رفتم یه سر زدم. متروی بهارستان که پیاده شوی، خیابان مجاهدین اسلام را یکی دو دقیقه پیاده بروی، می‌رسی به در شماره یک مجلس شورای اسلامی. تقریبا دو ساعتی اونجا موندم. جمعی از روحانیان معزز، بانوان، رزمندگان و جانبازان خیلی تو چشم بودند. نسل روستایی افراطی جنگ‌ندیده هم آمده بود. چند تا از این افراطی‌های امام صادقی عزیز را دیدم! شما هم این روزها (تا یکشنبه، برید یه سر بزنید.)

حاجی عمارلو حرف زد؛ ساده و انقلابی. شعارهای انقلابی داده شد و فرج الله سلحشور اومد جلو. ازش خواستند صحبت کنه. گفت: نمیتونم بایستم. نشسته چند تا جمله گفت. من که قبلش جمله های حاجی عمارلو رو تو کانال تلگرامی «منبر» فرستاده بودم، صحبتهای این هنرمند انقلابی و حاضر در صحنه را برای رفقا فرستادم. 

شما هم مهمان یکی دو منبر ما از این جلسه اعتکاف الهی سیاسی باشید!
حاجی عمارلو تحصن مجلس
#حاجی_عمارلو #تحصن مجلس/
ملت ایران عزیز است؛ دولتمردان! از عزت ملت ایران دفاع کنید!
ما برای خطوط قرمز رهبری اینجا جمع شده‌ایم. ولی امر فرمودند: مذاکرات فقط درباره هسته‌ای. آقای ظریف! شما برای مذاکره درباره سوریه و یمن و گفتگو با اوباما و کری اجازه دارید؟
مگر مذاکره برای لغو تحریم‌ها نبود؟
مگر سرکشی و بازرسی از سایتهای نظامی ممنوع نبود؟
آمریکایی‌ها در قالب بازرسان آژانس٬ اول مراکز نظامی عراق را بازرسی کردند و بعد حمله کردند. چه تضمینی هست با ما چنین نکنند؟
هرچه خشم و غضب دارید٬ مرگ بر آمریکا!
فرج الله سلحشور تجمع مجلس برجام
#برادر_سلحشور کارگردان #تحصن مجلس / می‌دانم این تجمع٬ خواسته آقا هم هست. به بقیه مردم هم اطلاع دهید تا شرکت کنند.
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ مهر ۹۴ ، ۲۳:۰۱
حمید درویشی شاهکلائی
دوشنبه, ۶ مهر ۱۳۹۴، ۰۹:۵۸ ق.ظ

امام صادقی‌های قضیه منا

http://isunews.ir/14935/

اولین امام صادقی که شهادت او در فاجعه منا (1394) تأیید شد:

محمدرحیم آقایی پور (ورودی 1362 دانشگاه امام صادق علیه‌السلام، نفر دوم از چپ)، دیپلمات وزارت خارجه و سفیر در اسلوونی

رحیم آقایی پور سفیر سابق ایران در اسلوونی نفر دوم از سمت چپ

غضنفر رکن آبادی (سفیر سابق ایران در لبنان) و سید محمد موسوی (مدیر سابق روابط عمومی و استاد فقه و اصول)، دو تن دیگر از دانش آموختگان و استادان دانشگاه هستند که هنوز سرنوشت نامعلومی دارند. آقای رکن‌آبادی ظاهرا در نیم‌سال جاری، تدریس مکالمه عربی را بر عهده دارند. من یک نیم‌سال درس فقه عمومی (کتاب تبصرة المتعلمین) را نزد آقای سید محمد موسوی گذارندم. اتفاقا چون ما در نیم‌سال قبلش به کتاب حج نرسیده بودیم و این نیم‌سال باید وارد بحث‌های اقتصادی می‌شدیم، بیست دقیقه ابتدایی کلاس را به ارائه بحث فقهی حج و عمره گذرانده بودند.


گفتنی است سلامت دکتر میثم مطیعی، مداح هیئت میثاق با شهدا (دانش‌آموخته و استاد دانشگاه امام صادق علیه‌السلام) نیز تأیید شده است. امید که همه حاجیان سالما غانما به دیارشان برگردند.

به امید پس گرفتن کعبه از بت‌پرستان


پی‌نوشت:

پیامک رسیده:

یکی از دانشجویان دانشگاه که الان در حج هستند امروز پیام داد که آقای سید محمد موسوی رو دیدن

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۹۴ ، ۰۹:۵۸
حمید درویشی شاهکلائی
يكشنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۴، ۰۴:۱۸ ب.ظ

آقا سعید، رئیس دانشگاه ما شد

حجت الاسلام محمدسعید مهدوی کنی که در دانشگاه امام صادق علیه‌السلام به «آقا سعید» مشهور است (و در حکم رهبری هم بدون «محمد» به صورت «سعید مهدوی کنی» از او یاد شده) امروز به ریاست دانشگاه امام صادق علیه‌السلام انتخاب شد. این خبر را امروز آیت‌الله صادق لاریجانی آملی رئیس هیئت امنای دانشگاه که با تدابیر ویژه امنیتی در مسجد دانشگاه حضور یافته بود، اعلام کرد.

1838951_IMG_9394
  • درباره سوابق او اینجا را بخوانید.
  • برای ایشان و آینده دانشجویان و دانشگاه امام صادق علیه‌السلام به ویژه وضعیت علوم انسانی اسلامی آرزوی موفقیت می‌کنم.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۹۴ ، ۱۶:۱۸
حمید درویشی شاهکلائی